ملخص الجهاز:
"» (21) جای این سؤال از طرفداران عقلانیت مدرن باقی میماند که بپرسیم آیا تشخیص هویت انسان و چگونگی صحت سیر او از مبدأ به معاد پیچیدهتر از تشخیص مبدأ یا معاد او نیست؟ آیا تشخیص احکام و قوانین مربوط به مسایل فردی و اجتماعی زن و مرد، هیچ ارتباطی با تعیین جایگاه آن دو در نظام هستی و موقعیت آنها در عوامل وجود و آغاز و سرانجام وجودشان ندارد؟ اگر ارتباطی را بین برنامهی زندگی و مبدأ و سرانجام زندگی فرض کنیم، آیا خالق حیات و زندگیآفرین، حق ارائه این برنامه را دارد یا انسانهایی که خود از آغاز و انجام زندگیشان بیاطلاعند؟ آیا اگر صحت انتساب برنامه و قانونی به خداوند ثابت شد، باید آن را به جهت راز آلودگیاش طرد کرد و اینگونه تلقی نمود که عقلانیت مدرن، میتواند بهتر از حکم دین حکمی را جعل کند؟ عقلانیت مدرن که هنوز رمز سپردن حق طلاق به مرد را در اسلام درک نکرده، همواره شاهد پیامدهای شوم مخالفت با این حکم است.
یکی از مواردی که زن میتواند برحسب مورد، از دادگاه تقاضای صدور اجازه طلاق نماید، چنین است که: «استنکاف شوهر از دادن نفقه زن به مدت شش ماه به هر عنوان و عدم امکان الزام او به تأدیه نفقه و همچنین در موردی که شوهر سایر حقوق واجبه زن را به مدت شش ماه وفا نکند و اجبار او به ایفا هم ممکن نباشد» (23) بنابراین چنان چه مشهود است، اسلام با توجه به دقایق و لطایف و ظرایفی تکوینی احکام دینی را تشریع میکند و حکومت اسلامی، حکم شرعی را به عنوان قانون مدنی اجرا مینماید و هرگز نمیتوان به این عنوان که عقل نمیتواند مصلحت خفیه احکام دین را درک کند آنها را از مرحله اجرا خارج نمود و در حوزه مدیریتهای عقلانی،آنها را فاقد کارایی، تلقی کرد."