خلاصة:
براساس شرع اسلام، سوگند به خداوند متعال، یکی از راههای اثبات یا اسقاط دعواست. یکی از مسائل مطرح و مورد بحث در باب سوگند قضایی، سوگند شخص غیرمسلمان است، که در ادای سوگند توسط غیرمسلمان، چگونگی و تغلیظ آن، دیدگاههای مختلفی ابراز گردیده است. پژوهش حاضر به روش کیفی به بررسی مبانی قرآنی و روایی سوگند قضایی غیرمسلمان، در فقه امامیه و اهلسنت پرداخته است. در فقه امامیه و اهلسنت، طبق قول مشهور سوگند قضایی اهلکتاب و غیر اهلکتاب مطلقاً پذیرفته شده است، لکن با بررسی ادله قرآنی و روایی، باید قائل به تفصیل شده و سوگند اثباتی و اسقاطی اهلکتاب، سوگند اسقاطی غیرکتابی (در مقام مدعیعلیه)، سوگند اثباتی غیرکتابی معتقد به خداوند (مدعی) را پذیرفت. لکن سوگند اثباتی غیرکتابی منکر خداوند را نباید پذیرفت. همچنین براساس نظر مشهور فقیهان امامیه و اتفاقنظر فقهای اهلسنت، سوگند کفار (اهلکتاب و غیراهلکتاب) تنها باید به خداوند متعال یا اسماء خاصه او باشد و در نهایت جمهور فقهای امامیه و مشهور فقهای اهلسنت، تغلیظ سوگند کافر را واجب نمیدانند.
According to Islamic law, swearing to God Almighty, is one of the ways to prove or abstain a claim. One of the issues raised and discussed in relation to the oath of office is the oath of the non-Muslim person, expressed in terms of swearing by non-Muslims, and the way it should be done. The present study investigated the Qur’anic principles and the validity of non-Muslim judicial sworn judgments in Imami and Sunni jurisprudence. In Imami and Sunni jurisprudence, according to the common narration, the oath of office of non-Muslims is absolutely accepted. However, by examining the Qur’anic and narrative arguments, it is necessary to take this issue into account in a more detailed way. Therefore, swearing of Ahl al-Kitab (People of the Book), swearing of Non-Muslims other than Ahl al-Kitab for defending themselves (as the accused), and swearing of Non-Muslims other than Ahl al-Kitab who believe in God (as the claimant) are accepted. However, swearing of Non-Muslims other than Ahl al-Kitab, who do not believe in God, as the claimant must not be accepted. Also, according to the majority of Imami jurisprudents and the consensus of Sunni jurisprudents, the oath of the infidels (Ahl al-Kitab or other than Ahl al-Kitab) must only be taken to Allah the Almighty or His specific names. And finally, most of Imami jurisprudents and majority of Sunni jurisprudents believe that infidels are not obliged to confirm the sacred oath.
ملخص الجهاز:
علاوه بر آیات فوق به روایات ذیل نیز استناد گردیده است (شهید ثانی، 1413ق، 13/472): - حدیث حلبی: در این روایت حلبی میگوید از امام صادق( درباره چگونگی سوگند دادن اهل ملتها سؤال نمودم؛ که امام( در پاسخ فرمودند: «لَا تُحْلِفُوهُمْ إِلَّا بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: آنها را به جز به خداوند متعال سوگند ندهید» (حر عاملی، 1409ق، 23/266).
با بررسی منابع فقهی اهلسنت نیز ملاحظه میگردد مذاهب چهارگانه اعتقاد بر این دارند سوگند که غیرمسلمان تنها باید به نام خداوند متعال باشد (نفراوی، 1415ق، 2/222؛ عدوی، 1414ق، 2/342؛ زحیلی، 1409ق، 8/5994؛ سرخسی، 1414ق، 16/119؛ کاسانی، 1406ق، 6/227؛ ابنحزم، 1425ق، 8/462-461؛ ابنقدامه، 1388ق، 10/202؛ زرکشی، 1413ق، 7/375؛ خطیب شربینی، 1415ق، 6/417؛ بهوتی، بیتا، 6/451).
2. جواز سوگند دادن کافر به غیر «الله» با تشخیص حاکم این دیدگاه که تنها در فقه امامیه طرفدار دارد بعد از اینکه بیان میکنند سوگند باید به خداوند متعال باشد، اظهار میدارد در صورتی که حاکم تشخیص دهد قسمدادن اهلذمه به آنچه دینشان آن را اقتضا میکند (مانند قسمدادن به کتاب یا پیامبر آنها)، مانعتر است، اگر مشتمل بر امر حرامی نباشد، حاکم میتواند این کار را انجام دهد (محقق حلی، 1408ق، 4/87؛ شهید ثانی، 1410ق، 3/95؛ حلی، 1410ق، 2/145؛ ابنادریس حلی، 1410ق، 2/183؛ ابنسعید حلی، 1405ق، 525؛ خویی، 1422ق، 41/30).