ملخص الجهاز:
"شاید پیشتر توجه بیشتر معطوف به آثار هنری به معنای خاص آن،یعنی آثار متعلق به هنر والا17،بود اما اکنون نهتنها گاه در فرهنگ غرب-زادگاه زیباییشناسی به معنای خاص یادشده-مرز میان هنر والا و هنر عامهپسند18برداشته شده است،بلکه حتی در مواردی نیز این مرزبندی به نفع هنر عامهپسند نیز تغییر کرده است،تا حدی که امروزه با اصطلاح«زیباییشناسی روزمره»روبهرو میشویم که به تعمق و تأمل در امور روزمره نظر دارد.
مطالعات پیشازیباییشناسی شاید بتوان گفت متأسفانه در سدهی بیستم و همچنان در سدهی کنونی،هرگاه میخواهیم از علمی و یا اصولا هر چیزی صحبت کنیم،به پیروی کورکورانه از سنت غربی«هلنی»،بحث را از یونان آغاز میکنیم و تاریخ اروپا را تا سدهی بیستم از نظر میگذرانیم؛آنوقت اگر جایی ماند،به سدهها و هزارههای پیش باز میگردیم تا بگوییم که در فرهنگی غیرهلنی مانند فرهنگهای هندی،آسیایی، ایرانی،مصری،اینکایی،سامی و اسلامی آن بحث با چه عنوانها و در چه قالبهایی مطرحشده است.
در برخی موارد البته قابل قبول است که آغازگاه یونان بوده است،اما نه در همهی امور،یکی از بارزترین نمونههای این مسئله تاریخنویسی رشتهی زبانشناسی است:اغلب اوقات تاریخ زبانشناسی را از یونان آغاز میکنند و با رسیدن به قرون وسطا و سپس سدههای هجدهم و نوزدهم سروکلهی زبانشناسی اسلامی(یا به تعبیر غربیها،«زبانشناسی عربی»)و زبانشناسی هندی پیدا میشود که به جرأت میتوان گفت تحولی شگرف در زبانشناسی بهوجود آوردهاند.
در اینجا برای اشاره به دیدگاهها و مباحثی که از نظر زمانی پیش از زمانی که نقطهی عطف زیباییشناسی به معنای خاص آن در هر فرهنگی وجود داشتهاند،از واژهی«پیشازیباییشناسی» استفاده شده است."