ملخص الجهاز:
"در این محیط مجازی-محیطی که بهطور فرضی در مقیاسی جهانی وجود دارد و برخی محدودیتهای بیمورد اقتصادی و سیاسی را ندارد-پرسشهای آزارندهای مطرح است:با حواس چه کنیم؟چطور به تجربهی حسیمان اعتماد کنیم؟چطور بر درستی کار حواس به عنوان فیلتری ادراکی در تعیین کیفیت تعیینکنندهی اثر هنری صحه گذاریم؟ البته پاسخ این پرسشها کاملا به اصول ذیل متکی است:اینکه ذهنیت را بپذیریم و با اعتماد به نفس داوریهای کیفی خود را که ورای ساختارهای عقلانی مشهودات است،بیان کنیم.
پیش از آنکه بتوان مفاهیم صورت و زیبایی را در عمل در رابطه با یکدیگر،بهویژه در موقعیت کنونی تعریف کرد،مشکل درونداد حسی است که به تجربهی ما از آثار هنری شکل میدهد.
بااینحال بدون مفهومی منسجم از تعامل ذهن و بدن که بتواند در دنیای واقعی عمل کند،تنها نوعی زیباییشناسی محض،نوعی شناخت حسی تقویتشده،و آرمان ازهمگسسته است.
بااینحال ساختار نشانهای که زیبا درک میشود ساختاری است که فقط وابسته به معناشناسی ایدئولوژیک نیست،که البته در مورد تجارت و سیاست این وابستگی وجود دارد.
ترکیب هنوز آماده نشده است:تعریف زیباییشناسی را چگونه به فراتر از«علم زیبایی»بسط دهیم؟علوم اجتماعی و طبیعی،روانکاوی،و تنوع جنسی و قومی را چگونه به عنوان عواملی انعطافپذیر در پذیرش یک اثر هنری در نظر گیریم؟زیباییشناسی جدید مانند ماتریسی عمل میکند که در قالب آن اندیشهها و تصویرهای رشتههای گوناگون وارد هنر میشوند و بااینحال هنر باید در گسترهی این اطلاعات فراوان به نوعی به روش خودش توجه نشان دهد.
تجربه کردن هنر به مثابه یک صورت شناختی جدید هیچ منافاتی با این مسئله ندارد که بگوییم«زیباست!»زیرا زیبایی-که از طریق زبان صورت و مفهوم به دست میآید-همچنان بر تارک زیباییشناسی جای دارد."