خلاصة:
«جلا» و «استجلا» دو اصطلاح عرفانی است که ناظر به نظام هستیشناختی است و همه تعینهای حقانی و خلقی را شامل میشود. «جلاء» ظهور و جلوه ذات خداوند متعال برای خودش و در خودش و «استجلا» ظهور و جلوه ذات حق برای خودش و در تعینات خلقی است. نوشتار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی تطبیقی رابطه کمال جلا و استجلای الهی با انسان کامل در مکتب ابنعربی و مکتب وحی پرداخته است. بر اساس یافتههای این پژوهش روشن میشود که مقصود نهایی حق تعالی از ایجاد مجالی و مظاهر، دیدن کمالات خود در مظهر و آئینهای مغایر است؛ در این میان انسان بهرهمند از ویژگیهایی است که به واسطۀ او سرّ حق بر حق ظاهر و اسرار او هویدا میگردد. بنابراین کمال استجلا به واسطه انسان محقق میشود؛ اما این مرتبه برای او بالقوه است؛ مظهر بالفعل، همان «انسان کامل» است که استعدادهای خود را به فعلیت رسانده است. آموزه جلا و استجلا در مکتب وحی نیز مطرح گردیده است؛ در متون عرفانی آیات و روایات فراوانی در این زمینه وجود دارد علاوه بر این که بیانگر پیوند عمیق میان عرفان و وحی است، ریشه داشتن عرفان اسلامی در مکتب وحیانی را اثبات میکند.
Jala`" and "Istijla`" are two mystical terms that refer to the ontological system and all Divine and created determinations. "Jala`" is the manifestation of the Essence of God, the Almighty, for Himself and in Himself, and "Istejla`" is the manifestation of Divine Essence for Himself but in creature determinations. The present article with a descriptive-analytical method is a comparative study of the relationship between the Divine perfection of Jala` and istejla` with the perfect man in Ibn Arabi's school and the school of revelation. Based on the findings of this study, it becomes clear that the ultimate goal of the Supreme Being is to create opportunities and manifestations, to see his perfections in the manifestation and facing the mirror as the other; In the meanwhile, man enjoys the characteristics through which the Divine secret would appear for the Truth and his secret his secrets are made clear. Thus the perfection of istejla was achieved by man; But this degree is potential for him; the actual manifestation is the very "perfect man" who has realized his talents. The doctrine of jala` and istejla` has also been discussed in the school of revelation; In mystical texts, there are many verses and hadiths in this field. In addition to expressing the deep connection between mysticism and revelation, it proves the roots of Islamic mysticism in the school of revelation.
ملخص الجهاز:
بررسي تطبيقي رابطه کمال جلا و استجلاي الهي با انسان کامل در مکتب ابن عربي و مکتب وحي تاريخ دريافت : ٩٦/١١/٢٨ تاريخ تأييد: ٩٧/١١/٣ سيديدالله يزدان پناه * * محمدمهدي گرجيان ** * صديقه محمدي *** * «جلا» و «استجلا» دو اصطلاح عرفاني است که ناظر به نظام هستيشناختي است و همه تعين هاي حقاني و خلقي را شامل ميشود.
اين دو واژه نه تنهـا در عرفـان نظـري (کاشـاني، ١٤٢٦: ١٩؛ فنـاري، ١٣٧٤: ٦٧٠ – ٦٧١؛ جـامي، ١٣٧٠: ٤١) جايگاه ويژه اي دارند، بلکه ساخت هاي مختلف اين دو واژه ، در آيـات (اعراف : ١٤٣؛ اعراف : ٣؛ حشر: ٣؛ شمس : ٢؛ ليل : ٢) و روايـات (نهج البلاغـه ، خ ١٠٨؛ کليني، ١٤٠٧: ٣٨٧/٨؛ برقي، ١٣٧١: ٣٢٤/٢) نيز به کار رفته اسـت و اهـل معرفـت در تبيين مسئله جلا و استجلا، از آيات و روايات فراواني بهره برده اند (جندي، ١٤٢٣: ١٥٧).
توضيح آن که يکي از مهمترين ويژگيهاي انسان ، جامعيت اوسـت ؛ گـر چه همۀ هستي مظهر و تجلي گاه حقايق الهي و بسط کمالات حق تعـالي اسـت ، در ميان همۀ اکوان ، تنها انسان است که همۀ حقايق پراکنده در عالم را به صورت يک جا در خود جمع نموده است (ابن عربي، ١٣٣٦: ١٠٨).
(ابـن عربـي، بـيتـا: ٢١٦/١) جامي نيز در شرح کلام ابن عربي معتقـد اسـت کـه انسـان چکيـده اي از حضرت الهي است و هر آنچه در ذات الهي از اسـماء و صـفات وجـود دارد در انسان نيز به نحو احدي جمعي موجود است (جامي، ١٣٧٠: ٩٣).