خلاصة:
حکومت رضاشاه بهمثابه یک دولت مطلقه مدرن، گفتمان ملتگرایی اقتدارگرای رمانتیک را که ریشه در اندیشه متفکران آلمانی چون فیخته و هردر داشت، بهعنوان پارادایم خویش برای بنانهادن هویت ملی ایرانی برگزید. این گفتمان بر «سجایای ملی» پای میفشرد و با تکیه بر «رمانتیسیسم» ملت را پدیدهای ازلی میانگاشت و تاریخ ملی، ذات هویت ملی محسوب میشد. به همین جهت، حاکمیت پهلوی اول در جهت ایجاد زیرساختهای فکری جامعه در جهت فرارویاندن هویت ملی مورد نظر خویش، بر آموزش تاریخ ملی بیش از گذشته متمرکز شد تا بدین شکل بر هویت یکپارچه تمام ایرانیان بیش از پیش تاکید شود. در این میان آموزش تاریخ ملی به کودکان، امکان دستیابی هرچه بهتر و سریعتر به این هدف را فراهم میکرد. در این مقاله پرسش اصلی این است که حاکمیت رضاشاه چگونه از طریق آموزش تاریخ به کودکان، مفهوم هویت ملی ایرانی را نهادینه کرد. در پاسخ به این پرسش، فرضیه اصلی این پژوهش این است که دولت مطلقه مدرن کوشید با تکیه بر ملتگرایی اقتدارگرای رمانتیک و کاربست آن در خوانش تاریخ ملی در کتابهای درسی دوره دبستان، مفهوم هویت ملی ایرانی را در میان نسل جدید ملت ایران نهادینه کند.
As a modern autocracy, Reza Shah's government adopted a romantic authoritarian nationalist discourse that was rooted in the ideas of German thinkers such as Fichte and Herder as its paradigm for establishing Iranian national identity. This discourse insisted on the "national characteristics" and imagined the nation based on "romanticism" as an eternal phenomenon and national history was considered to be the essence of national identity. Therefore, in order to create intellectual infrastructure of society for transcending its own national identity, Pahlavi the First focused on the teaching of national history more than ever before, thus emphasizing on the unified identity of all Iranians. Meanwhile, teaching national history to children made it possible to achieve this goal as quickly and efficiently as possible. The main question in this article is how Reza Shah's rule institutionalized the concept of Iranian national identity through teaching history to children. In response to this question, the main hypothesis of this study is that the modern autocracy sought to institutionalize the concept of Iranian national identity among the new generation of the Iranian nation, based on romantic authoritarian nationalism and its application for reading national history in elementary textbooks.
ملخص الجهاز:
تبار رمانتیکی گفتمان ملت گرایی دوره پهلوی اول و آموزش هویت ملی در کتاب های درسی دبستان 1 حسین سلیمی چکیده حکومت رضاشاه به مثابه یک دولت مطلقه مدرن ، گفتمان ملت گرایـی اقتـدارگرای رمانتیک را که ریشه در اندیشه متفکـران آلمـانی چـون فیختـه و هِـردر داشـت ، به عنوان پارادایم خویش برای بنانهادن هویت ملی ایرانی برگزید.
در پاسخ به این پرسش ، فرضیه اصلی این پژوهش این است که دولت مطلقه مدرن کوشید بـا تکیـه بـر ملـت گرایـی اقتـدارگرای رمانتیـک و کاربست آن در خوانش تاریخ ملی در کتـاب هـای درسـی دوره دبـستان ، مفهـوم هویت ملی ایرانی را در میان نسل جدید ملت ایران نهادینه کند.
در این باره نگاه کنید به مونیکا رینگر، (١٣٨١)، آموزش ، دیـن ، و گفتمـان اصـلاح فرهنگـی در دوران قاجار، ترجمه مهدی حقیقت خواه ، تهران : ققنوس ، کتاب «آمـوزش و پـرورش در دوره رضاشـاه » (مـاتی ، ١٣٨٣) نوشته رودی ماتی نیز که پژوهشی درخور در حوزه آموزش و پرورش عصر پهلوی اول اسـت ، بـا وجود حجم اطلاعات زیاد، عملاً تأثیر گفتمانی ناسیونالیسم اروپایی بر آموزش تاریخ در این دوره را مورد توجه قرار نداده است .
»٣ زمینه کاظم زاده ایرانشهر مدیر این نشریه روشنفکری است که با تعریـف «هویـت ملـی ایرانـی » براساس «هویت ایرانی پیشامدرن » می کوشد دولت مطلقه مدرن برآمده از پیونـد دولـت و ملت را یگانه راه درمان وضعیت تأسف بار ایران در سال های پایانی سده سـیزدهم و آغـاز سده چهاردهم خورشیدی معرفی کند.