خلاصة:
هدف اصلی این مقاله، بررسی رابطه بین کمیت و کیفیت فرزندان در ایران است. فرض اولیه مدلهای کمیت-کیفیت باروری، این است که بین کمیت و کیفیت فرزندان، رابطه جایگزینی وجود دارد. ابهام درمورد علامت و اثر نهایی تولد فرزند جدید بر کیفیت فرزندان موجود و خطی یا غیر خطی بودن این اثر، موجب شد تا در این پژوهش، به بررسی رابطه بین کمیت و کیفیت فرزندان در ایران پرداخته شود. در این راستا، با استخراج نمونهای شامل 5624 فرزند بالای 25 سال مناطق شهری کشور از طریق دادههای سال ۱۳۹۴مرکز آمار ایران و با به کارگیری روش حداقل مربعات معمولی با اعمال تصحیح مجانبی وایت تحت عنوان خطای استاندارد مستحکم، رابطه بین کمیت و کیفیت فرزندان بررسی شد. نتایج، حاکی از ارتباط معنادار، منفی و غیرخطی بین اندازه خانواده و کیفیت فرزندان است اما اندازه و علامت این ارتباط برای تمام فرزندان یکسان نیست؛ به این معنی که برای تولدهای اول، دوم و سوم، رابطه مکمل بودن بین کمیت و کیفیت فرزندان وجود دارد و برای تولدهای بالاتر از سه فرزند، رابطه جایگزینی میان کمیت و کیفیت فرزندان برقرار است. بر اساس نتایج تحقیق، توصیه میشود که در سیاستهای تشویق رشد جمعیت، بعد خانوادهها مورد توجه قرار گیرد؛ به این صورت که اگر در سیاست افزایش جمعیت، بهجای یک سیاست همه گیر، فقط بر خانوادههای بدون فرزند و یا کمتر از سه فرزند متمرکز شود، رشد جمعیت، به کیفیت آن آسیبی نمی زند و در جهت بهبود سرمایه انسانی جامعه پیش خواهد رفت.
The purpose of this article is to investigate the relationship between quantity and quality of children in Iran. The quantity-quality models of fertility primarily assume that there is a substitution relationship between quantity and quality of children. The ambiguity in sign and final effect of newborns on the quality of existing children and the linearity or nonlinearity of such effect led us to investigate the relationship between quantity and quality of children in Iran. In this context, by using cross-section expenditure and income data of urban households in 2015, first we draw out a sample of 5624 children over 25 years of age in urban areas. Then, we investigate the relationship between quantity and quality by applying OLS method with Huber-White robust standard errors. The results show that there is significant, negative, and nonlinear relationship between family size and quality of children, but the size and sign of this relationship are not the same for all children, that is for first, second, and third births there is a complementary relationship between quantity and quality of children, and for births of more than three children there is a substitution link between quality and quantity of children. According to the results, we recommend that the population growth policies consider the size of families. If the policy of population growth focuses only on small families having no children or those having less than three children, population growth will not be detrimental to its quality and will improve the human capital of society.
ملخص الجهاز:
در اين راستا، با استخراج نمونه اي شامل ٥٦٢٤ فرزند بالاي ٢٥ سال مناطق شهري کشور از طريق داده هاي سال ١٣٩٤مرکز آمار ايران و با به کارگيري روش حداقل مربعات معمولي با اعمال تصحيح مجانبي وايت تحت عنوان خطاي استاندارد مستحکم ، رابطه بين کميت و کيفيت فرزندان بررسي شد.
فرض اوليه مدل هاي کميت -کيفت ، اين است که رابطه جايگزيني بين کميت و کيفيت فرزندان وجود دارد و کميت و کيفيت فرزندان ، به طور مشترک تعيين ميشود (١٩٧٣ ,Baker and Lewis)؛ اما در مورد علامت و اندازه اثر نهايي کميت بر کيفيت فرزندان ، بحث نميکند.
Quantity-Quality (Qq) Model ابهام درمورد علامت و اثر نهايي تولد فرزند جديد بر روي کيفيت فرزندان موجود خانواده و خطي يا غير خطي بودن اين اثر، موجب شد تا در اين پژوهش ، به بررسي رابطه بين کميت (اندازه خانواده ) و کيفيت فرزندان (تحصيلات فرزندان به عنوان يکي از معيارهاي کيفيت فرزندان ) در ايران پرداخته شود.
فلاحتي و همکاران (١٣٩٦) نيز با استفاده از داده هاي در سطح خانوار ايران در دوره زماني ٩٣- ٨٩ و استفاده از مدل لاجيت ترتيبي تعميم يافته و تجزيه اکساسا و بليندر١ و ماچادومتا٢، به اين نتيجه رسيدند که افزايش سال هاي تحصيل والدين و کاهش تعداد فرزندان ، به افزايش تقاضا براي تحصيلات فرزندان منجر ميشود.