خلاصة:
چکیده: رضایت زناشویی از عواملی است که موجب رضایت و خشنودی در زندگی میشود. شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بر رضایت زناشویی، برای کمک به حفظ ازدواج بسیار لازم و کمککننده است. مطالعات نشان میدهند که دانش و نگرش جنسی و عواطف مثبت و منفی میتوانند به شکلهای مختلف رضایت زناشویی را تحت تاثیر قرار دهند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلکننده عواطف مثبت و منفی در رابطه بین دانش و نگرش جنسی با رضایت زناشویی بود. برای دستیابی به این هدف، 300 افغانستانی متاهل (148 مرد، 137 زن، 15 نفر نامشخص) ساکن شهر کابل در این پژوهش شرکت کردند. شرکتکنندگان مقیاس دانش و نگرش جنسی (SKAS)، پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبک- راست (GRIMS) و مقیاس عواطف مثبت و منفی (PANAS) را تکمیل کردند. نتایج پژوهش نشان داد که دانش و نگرش جنسی با رضایت زناشویی رابطه مثبت معنادار دارد. عواطف مثبت و عواطف منفی نیز با رضایت زناشویی به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار داشتند. همچنین بر اساس یافتههای پژوهش، عواطف منفی رابطه بین نگرش جنسی و رضایت زناشویی را تعدیل کرد، اما رابطه بین دانش جنسی و رضایت زناشویی را تعدیل نکرد. نقش تعدیلکننده عواطف مثبت در این رابطه معنادار نبود. بر اساس یافتههای این پژوهش، نتیجه گرفته میشود که دستهای از عواطف نقش تعیینکننده در رابطه بین دانش و نگرش جنسی و رضایت زناشویی دارند. شناسایی این دسته از عواطف و پیشگیری از تشدید آنها، نقشی تاثیرگذار بر رضایت زوجین و روابط خانوادگی خواهد داشت.
Marital satisfaction is one of the factors that can bring happiness and satisfaction into marital life. Identifying variables that influence marital satisfaction is very important and essential to help maintain a marriage. Studies show that sexual knowledge and attitude as well as positive and negative affects can influence marital satisfaction in different ways. The purpose of the present study was to investigate the role of positive and negative affects in moderating the association of sexual knowledge and attitude with marital satisfaction. To this end, 300 married Afghans (148 males, 137 females, 15 unspecified) living in Kabul participated in this study. Participants were asked to complete the Knowledge and Attitude Scale (SKAS), the Golombok Rust Inventory of Marital State (GRIMS), and the Positive and Negative Affect Scale (PANAS). Results showed that sexual knowledge and attitude had a positive relationship with marital satisfaction. Positive and negative affects also had a statistically significant positive and negative relationship with marital satisfaction, respectively. The results also revealed that the relationship between sexual attitude and marital satisfaction was moderated by negative affects, however, it was not moderated by sexual knowledge. The moderating effect of positive affects on the association of sexual knowledge and attitude with marital satisfaction was not statistically significant. Based on the findings of the present study, it can be concluded that some affects can play a decisive role in the association of sexual knowledge and attitude with marital satisfaction. Identifying such affects as well as preventing them from being intensified, will have an influential impact on both marital and satisfaction and family relationships
ملخص الجهاز:
نقش تعدیلکننده عواطف مثبت و منفی در رابطه بین دانش و نگرش جنسی با رضایت زناشویی The moderating role of positive and negative affects on the association of sexual knowledge and attitude with marital satisfaction محمد علی بشارت دانشگاه تهران* طیبه میرزایی روانشناسی بالینی مسعود غلامعلی لواسانی دانشگاه تهران مرتضی نقیپور روانشناسی بالینی Mohammad Ali Besharat University of Tehran Tayebeh Mirzaei Clinical Psychology Masoud Gholamali Lavasani University of Tehran Morteza Naghipoor رضایت زناشویی از عواملی است که موجب رضایت و خشنودی در زندگی میشود.
تحقیقات نشان میدهند که متغیرهای متعدد از جمله ویژگیهای شخصیتی (اسمیت و ویلیامز، 2016؛ ساگینو، مارتینو، بالسامو، کارلوسی، ابیش و همکاران، 2016)، سبکهای دلبستگی (ارول و اورث، 2016؛ بشارت و تیکدری نژاد، بهرامی و رضازاده،1391؛ چونگ، 2014)، اعتماد متقابل، احترام و حمایت (لوسک، لافونتین، کارون، فلش و بورنسون، 2014)، روابط بین شخصی و شیوههای حل تعارض (کولیک، والفیش و لیبرمن، 2016؛ وانهی، لمنز، استاس، لوئیز و ورهوفستات، 2016)، عواطف و بیان احساسات (دندورند و لافونتین، 2013؛ روشنی، نایینی و باستانی، 1394؛ مک کوی، روئر و سابی، 2016)، صمیمیت (بشارت، 1391؛ دیکسترا، بارلدز، رونر و ناتا، 2017؛ لنتز، 2017)، هوش هیجانی (جعفری بلالمی، خلیلیان، پغوسیان و نوابینژاد، 1394؛ پولوک، خدوما، هوت- کاکس، فیلاور و بولدن، 2017؛ شیرزاد، 2016؛ مالوف، شات و ثورستینسون، 2014؛ مورلج و وب، 2016)، کیفیت رابطه جنسی (شونفلد، لوینگ، پاپ، هیوستن، استالهوفر، 2015؛ گداسی، بار- ناهوم، نیوهاوس، اندرسن، هیمن و همکاران، 2016؛ یو، بارتل- هرینگ، دی و گانگاما، 2014)، وضعیت اقتصادی و میزان درآمد (بارتن، فوتریس و نیلسن، 2015)، و ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی (بشارت، هوشمند، رضازاده و لواسانی، 1394؛ وینشتین، لاگات، کوماشیرو و ریان، 2016)، رضایت زناشویی را تحت تاثیر قرار میدهند.