آثار نسوان: غزل الأدب والفن

"دور سر از تن جانا هرکه در پای تواش شوق سرافشانی نیست به خط و خال چه حاجت رخ زیبای ترا ماه من حسن ترا در دو جهان ثانی نیست‌ دوش در خواب سر زلف تو در دستم بود دائم ای جان اثرش غیر پریشانی نیست‌ گر من از عشق توام بی‌سر و سامان چه عجب‌ حاصل عشق بجز بی‌سر سامانی نیست‌ چکند کشته عشقت که نگوید غم دل‌ گو بدانند که این مسئله پنهانی نیست‌ اه من در دل سنگین تو گوئی هیچ است‌ رخنه در سنک بدین سهلی و اسانی نیست‌ چه شبی ای شب هجران که نباشد سحرت‌ ز چه رو روز وصال این همه طولانی نیست‌ یار من پرده برانداز که عالم بینند ماه رخسار تو کم از مه کنعانی نیست‌ چه عجب گر بکشی زار و زبون جنت را ز انکه در خیل بتان رسم مسلمانی نیست ایران الدوله(جنت) *** در شمارهای سال ششم ارمغان در ضمن اثار نسوان غزل‌ شیوائی از(حیاتی)زوجه نور علیشاه معروف که بزرگترین زن‌های‌ شاعر قرن اخیر است درج گردید."