خلاصة:
پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روشهای تحلیلی و مدل سازی، به بررسی تاثیر سیاستهای پولی بر ارزش افزوده بخش صنعت با زیربخشهای صنعت، معدن، ساختمان، آب، برق و گاز در اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1370- 1398 بپردازد. بر این اساس ابتدا با استفاده از روش اقتصادسنجی گشتاورهای تعمیم یافته (GMM)، نسبت به شناسایی وضع موجود اقدام گردیده و سپس با بررسی متغیرهای مورد استفاده در این تحقیق شامل ارزش افزوده زیربخش صنعت، ارزش افزوده زیربخش معدن، ارزش افزوده زیر بخش ساختمان، ارزش افزوده زیربخش آب، برق و گاز، ارزش افزوده کل بخش صنعت، سرمایه گذاری (اعم از خصوصی و دولتی)، نقدینگی و تورم میباشند که آمار آنها از مرکز آمار ایران و بانک مرکزی طی دوره مورد مطالعه، جمع آوری شده و مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که سرمایهگذاری یکی از ملزومات اصلی رشد ارزش افزوده بخش صنعت و معدن و زیر بخشهای آن محسوب میشود به طوریکه کشش ارزش افزوده بخش صنعت و معدن نسبت به یک واحد تغییر در میزان موجودی سرمایه این بخش برابر 0. 238 است، همچنین تغییرات یک واحدی در عامل نقدینگی، سبب تغییرات در میزان ارزش افزوده بخش صنعت و معدن به اندازه 0. 405 واحد میشود. به عبارتی دیگر میتوان گفت که سیاستهای پولی از طریق ساز و کار افزایش قیمت کالاها، موجبات افزایش درامد بخش صنعت را فراهم نموده و بهدنبال آن میزان تولید بخش صنعت افزایش مییابد.
The present study intends to use analytical and modeling methods to investigate the impact of monetary policy on the value added of the industrial sector with sub-sectors of industry, mining, construction, water, electricity and gas in the Iranian economy during the period 1370-98 , Pay. Based on this, first, using the generalized torque econometrics (GMM) method, the current situation is identified and then, by examining and pathology of monetary policies, to extract strategies and operational strategies in order to achieve the desired situation using the SWOT method. The present study intends to use analytical and modeling methods to investigate the impact of monetary policy on the value added of the industrial sector with sub-sectors of industry, mining, construction, water, electricity and gas in the Iranian economy during the period 1370-98 , Pay. Based on this, first, using the generalized torque econometrics (GMM) method, the current situation is identified and then, by examining and pathology of monetary policies, to extract strategies and operational strategies in order to achieve the desired situation using the SWOT method
ملخص الجهاز:
(Szirmai & Verspagen, 2015) بخش صنعت با زيربخش هاي صنعت ، معدن ، ساختمان ، آب ، برق و گـاز، تـا سال ٨٩، حدود ٢٥ درصـد از توليـد ناخـالص داخلـي کشـور ايـران را بـه خـود اختصاص داده بود اما از سال ١٣٨٩، به دليل تشديد تحريم هاي اقتصـادي و بـروز شوکهاي ارزي، با کاهش رشد ارزش افزوده مواجه شده ، به صورتي کـه در سـال ٩١، رشد اين بخش به منفي ١٠,٢ درصد رسيد و عليرغم بهبـود نسـبي در رشـد ارزش افزوده اين بخش ، از سال ١٣٩٢ به دليل افزايش نسبي قيمت نفت ، همچنـان به جايگاه قبلي خود در اقتصاد کشور دست نيافته و به صورت کلي، در سـال هـاي اخير اين بخش تقريبا حدود ١٣ درصد از توليد ناخالص داخلي کشـور را تشـکيل ميدهد.
٣. روش تحقيق مقاله حاضر بر آن است تا با استفاده از روش هاي تحليلي و مدل سازي به بررسي تـأثير سياست هاي پولي بر ارزش افزوده بخش صنعت بـا زيـربخش هـاي (صـنعت ، معـدن ، ساختمان ، آب ، برق و گاز)، در اقتصاد ايران طي دوره زماني ١٣٩٨-١٣٧٠ بپردازد.
در اين تحقيق اثـر سياسـت هـاي پـولي بـر ارزش افـزوده بخـش صـنعت بـا زيربخش هاي آن (صنعت ، معدن ، ساختمان ، آب و برق و گـاز)، در اقتصـاد ايـران طي دوره زماني ١٣٩٨-١٣٧٠ و با استفاده از روش گشتاورهاي تعميم يافتـه (GMM) مورد بررسي قرار گرفت .