خلاصة:
بیابانزایی عبارتست از تخریب اراضی در نواحی خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب که در نتیجه عوامل گوناگون از جمله تنوع اقلیمی و فعالیتهای انسانی حادث میشود. توسعه بیابان محدودیتهای بسیاری از لحاظ کشاورزی، تامین مواد غذایی، پرورش دام، توسعه صنعت و ارائه هزینههای خدماتی ایجاد مینماید. این پدیده فرایندی است که به تدریج توسعه و تشدید یافته و هزینههای اصلاح آن بشکل تصاعدی افزایش مییابد، لذا با توجه به محدودیت منابع و حساسیت مناطق بیابانی ارائه راهبردهای بهینه مقابله با بیابانی شدن به صورت بومی از ضروریات امر و شرط لازم دستیابی به موفقیت در کنترل و کاهش اثرات این پدیده است. بنابراین این پژوهش با هدف ارائه راهبردهای بهینه به صورت نظامند و در قالب یک مدل تصمیمگیری گروهی انجام گرفت. به این منظور در ابتدا در چارچوب روش تصمیمگیری چند شاخصه و با استفاده از تکنیک بردار ویژه، ارجحیت شاخصها بدست آمد. و سپس اولویت راهبردها با استفاده از مدل ویگور مورد ارزیابی قرار گرفت. با ارزیابی شروط انتخاب راهبردهای بهینه در چارچوب مدل مذکور ملاحظه شد که، راهبردهای جلوگیری از تبدیل و تغییر نامناسب کاربری اراضی (A18) با شاخص ویگور معادل صفر ()، توسعه و احیاء پوشش گیاهی (A23) با شاخص ویگور و تعدیل در برداشت از منابع آب زیرزمینی (A31) با شاخص ویگور به ترتیب به عنوان مهمترین راهبردهای بیابانزدائی در منطقه میباشند. بنابراین پیشنهاد شد که در طرحهای کنترل و کاهش اثرات بیابانزایی و احیاء اراضی تخریب یافته، نتایج و رتبهبندی به دست آمده مورد توجه قرار گیرد. بیابانزایی عبارتست از تخریب اراضی در نواحی خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب که در نتیجه عوامل گوناگون از جمله تنوع اقلیمی و فعالیتهای انسانی حادث میشود. توسعه بیابان محدودیتهای بسیاری ازلحاظ کشاورزی، تامین موادغذایی، پرورش دام، توسعه صنعت وارائه هزینههای خدماتی ایجادمینماید. این پدیده فرایندی است که به تدریج توسعه وتشدیدیافته وهزینههای اصلاح آن بشکل تصاعدی افزایش مییابد، لذا با توجه به محدودیت منابع و حساسیت مناطق بیابانی ارائه راهبردهای بهینه مقابله با بیابانی شدن به صورت بومی از ضروریات امر و شرط لازم دستیابی به موفقیت در کنترل و کاهش اثرات این پدیده است. بنابراین این پژوهش با هدف ارائه راهبردهای بهینه به صورت نظامند و در قالب یک مدل تصمیمگیری گروهی انجام گرفت. به این منظور در ابتدا در چارچوب روش تصمیمگیری چند شاخصه و با استفاده از تکنیک بردار ویژه، ارجحیت شاخصها بدست آمد. و سپس اولویت راهبردها با استفاده از مدل ویگور مورد ارزیابی قرار گرفت. با ارزیابی شروط انتخاب راهبردهای بهینه در چارچوب مدل مذکور ملاحظه شد که، راهبردهای جلوگیری از تبدیل و تغییر نامناسب کاربری اراضی (A18) با شاخص ویگور معادل صفر ()، توسعه و احیاء پوشش گیاهی (A23) با شاخص ویگور و تعدیل در برداشت از منابع آب زیرزمینی (A31) با شاخص ویگور به ترتیب به عنوان مهمترین راهبردهای بیابانزدائی در منطقه میباشند. بنابراین پیشنهاد شد که در طرحهای کنترل و کاهش اثرات بیابانزایی و احیاء اراضی تخریب یافته، نتایج و رتبهبندی به دست آمده مورد توجه قرار گیرد.
Desertification is defined as land degradation in arid, semi-arid and dry sub-humid that caused as a result of various factors including climatic variations and human activities. Desertification causes many restrictions in terms of agriculture, food security, livestock rising, industry and providing service costs. This phenomenon is a process that gradually developed and accelerated and adjustment costs are increasing exponentially, so according to resource constraints and the desert area sensitivity, providing optimal Combat desertification alternatives natively is necessary to achieve success in controlling and reducing the effects of this phenomenon among different regions. Therefore, this study was performed to provide a systematic and optimal alternative in a group decision-making model. To this aim, at the first in the framework of Multiple Attribute Decision-making (MADM), indices priority was determined using the Eigenvector model. Then, alternatives priority was evaluated by the VIKOR model. Assessing selecting conditions of optimal alternatives in the context of the mentioned model showed that Prevention of unsuitable land use changes (A18), vegetation cover development and reclamation (A23) and modification of groundwater harvesting (A31) with VIKOR index of =0, 0.3083 and 0.6241were selected as the main desertification hazards control alternative in the study area, respectively. Therefore, it is suggested that the obtained results and ranking should be considered in projects of controlling and reducing the effects of desertification and rehabilitation of degraded land plans.
ملخص الجهاز:
صادقيروش نيز با کاربرد مدل هاي فرايند تحليل سلسله مراتبي (صادقيروش و همکاران ، ١٣٨٩)، فرايند تحليلي سلسله مراتبي فازي ٨ (صادقيروش و همکاران ، ٢٠١٥)، تکنيک اولويت بندي ترجيحي بر اساس تشابه به پاسخ هاي ايده آل ٩ (صادقيروش و همکاران ، ٢٠١٢)، تکنيک اولويت بندي ترجيحي بر اساس تشابه به پاسخ هاي ايده آل فازي ١٠ (صادقي روش و طهمورث ، ١٣٩٣)، الکترا (صادقي روش و خسروي، ٢٠١٤)، بردا١١ (صادقيروش ، ١٣٩٣; صادقي روش و خسروي، ١٣٩٥)، مدل مجموع وزني ١٢ (صادقي روش و زهتابيان ، ١٣٩٢)، مدل جايگشت ١٣ (صادقي روش ، ١٣٩٢)، روش ساختار يافته ي رتبه بندي ترجيحي براي غني- سازي ارزيابيها١٤ (صادقيروش و همکاران ، a-٢٠١٦)، فرايند تحليل شبکه ١٥ (صادقي روش و خسروي، ١٣٩٤)، مدل تخصيص خطي ١٦ (صادقيروش و همکاران ، b-٢٠١٦)، تحليل عاملي ١٧ (صادقي روش و خسروي، ١٣٩٧)، 1 - Multi Attribute Decision Making(MADM) 2 - Vlse Kriterijumsk Optimizacija Kompromisno Resenje(VIKOR) 3 - Cheng 4 - Elimination et Choice Translating Reality(ELECTRE) 5 - Analyzes Hierarchy Process(AHP) 6 - Preference Ranking Organization METHod For Enrichment Evaluation(PROMETHEE) 7 - Grau 8 - Fuzzy Analyzes Hierarchy Process(FAHP) 9 - Technique for Order Preference by Similarity to Ideal Solution(TOPSIS) 10 - Fuzzy Technique for Order Preference by Similarity to Ideal Solution(FTOPSIS) 11 - BORDA 12 - Weighted Sum Model(WSM) 13-PERMUTATION 14 - Preference Ranking Organization METHod For Enrichment Evaluation(PROMETHEE) 15 - Analytical Network Process(ANP) 16 - Linear Assignment(LA) 17 - Principal Factor Analysis(PFA) -------------------------------------- ٤٣ تئوري مطلوبيت چند معياره ١ (صادقي روش و جبالبارزي، ١٣٩٦) و مدل اورسته ٢ (صادقي روش ، ١٣٩٧) به اولويت - بندي راهبردهاي کنترل مخاطرات بيابان زايي در منطقه خضرآباد پرداخت ، نتايج حاصله از اين مطالعات يکسان و تا حدود زيادي مشابه نتايج حاصله از پژوهش انجام شده ، ميباشد.