خلاصة:
در ایران، افراد یا گروههایی بودهاند که نعمت آموزشوپرورش را درک کرده و از مال و جان خویش در راه آن دریغ نکردهاند. در همین راستا، هر گاه حاکمان بهطور نسبی نگاهی به نظر این افراد کردهاند، جامعه رو به جلو گام برداشته و بر عکس، عدم توجه موجب انزوا و انباشت مطالبات مردم شده است. از این رو، باید اذعان کرد؛ در صورت کمتوجهی به سرمایه انسانی، ممکن است شکاف غیرقابل جبرانی بین جامعه ما و جهان پیشرفته ایجاد شود. نگارنده با توجه به نکات پیشگفته و این اعتقاد که گذشته چراغ راه آینده میباشد؛ کوشش کرده است تا ضمن نگاهی به مبانی سیاستگذاری و بیان خدمات برخی از دلسوزان آموزشوپروش در گذر تاریخ میهن، نقش آنها را در سیاستگذاریهای آموزشی روشن نماید. لذا، در آغاز برای آگاهی از مبانی سیاستگذاری، بحث کوتاهی در این باب آورده میشود؛ سپس به نقش دلسوزان و روشهای مشارکت در سیاستگذاری اشاره خواهد شد.
ملخص الجهاز:
نگارنده با توجه به نکات پيش گفته و اين اعتقاد که گذشته چراغ راه آينده ميباشد؛ کوشش کـرده است تا ضمن نگاهي به مباني سياستگذاري و بيان خدمات برخي از دلسوزان آمـوزشوپـروش در گـذر تـاريخ ميهن ، نقش آنها را در سياسـت گـذاريهـاي آموزشـي روشـن نمايـد.
از سويي و به مرور، مديران رده بالاي سازمانهاي آموزشي به ويژه افرادي که نقش تعيين کنندهاي در سياست گذاريهاي کلان دارند، به اين نتيجه رسيده اند که بدون آگاهي از سياست هاي عمومي و موضع گيري و بهرهگيري از نظر عمومي توفيق چنداني به دست نخواهد آمد.
اعمال نظر شخصي در سياست گذاري و اتکـاء بـه تجربـه ي فـردي، گـاهي سياسـت گـذاران پـيش از تصميم گيري، انتخاب خود را انجام داده اند و تنها براي تأييـد و توجيـه نظـر خـويش اطلاعـاتي گـرد ميآورند.
تاکنون دلسوزان زيادي در زمينه آموزش و پرورش فعاليت کرده اند که در اين بخش نگارنده بر اساس زمان و تاريخ ، آنها را در شش گروه طبقه بندي کرده و در ذيل به آنهـا اشاره ميکند.
حکومت و دولت : دولت که خود متولي تربيت و سياست گذار آموزش و پرورش است ، مـيتوانـد بـراي تسهيل سير پرورش، قوانيني طرح و از طريق مجلس تصويب نمايد که کليـه ي افـراد جامعـه بتواننـد نظر خود را در سياست هاي آموزشي بيان دارند.
در باستان آموزش و پرورش، خاص طبقه ي بالاي جامعه بود و با توجه به نيـاز جامعـه بـه مديران کار آزموده، فرزندان را زير نظر روحانيان و معلم ويژه تربيت ميکردند.