خلاصة:
اجرای معمولی فعالیتهای سازمانی توسط کارکنان نه تنها منجر به توسعه سازمان در محیط به شدت رقابتی کنونی نمیشود، بلکه بقای آن را نیز به خطر میاندازد؛ لذا توجه به نقش رفتار شهروندی سازمانی در توسعهی بهرهوری و کارایی سازمان حائز اهمیت میباشد. هدف این تحقیق بررسی تأثیر عدالت سازمانی، حمایت سازمانی ادراک شده و توانمندسازی روانشناختی بر رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شغلی کارکنان میباشد. میتوان ادعا نمود که در این تحقیق از مدلی خاص و جدید برای بررسی تأثیر همزمان متغیرهای عدالت سازمانی، حمایت سازمانی ادراک شده و توانمندسازی روانشناختی بر رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شغلی استفاده شده است. جامعهی آماری این پژوهش شامل کلیهی کارکنان اداری-مالی و درمانی بیمارستان شهید فقیهی شهر شیراز بوده و روش نمونهگیری طبقهای تصادفی میباشد. تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از 150 پرسشنامه نشان داد که رفتار شهروندی سازمانی تحت تأثیر مستقیم عدالت سازمانی، حمایت سازمانی ادراک شده و توانمندسازی روانشناختی بوده و عملکرد شغلی تحت تأثیر مستقیم عدالت سازمانی، حمایت سازمانی ادراک شده، توانمندسازی روانشناختی و رفتار شهروندی سازمانی میباشد. بر این اساس میتوان ادعا نمود که رعایت عدالت در توزیع منابع و پاداشهای سازمانی، تدارک آمیختههای متنوع از مشوقهای مادی و معنوی و تقویت اعتماد به نفس کارکنان، رفتار شهروندی سازمانی و در نتیجه عملکرد شغلی کارکنان را تا حد زیادی بهبود میبخشد.
ملخص الجهاز:
از جديدترين مفاهيمي که در اين رابطه مورد بررسي قرار گرفته ، عدالت سازماني (کاريکر و ويليامز٨، ٢٠٠٩؛ اکبر زاده صوفي و همکاران، ٢٠١٣)، حمايت سازماني ادراک شده (چائو٩ و همکاران،٢٠٠٦؛ پيرسي ١٠ و همکاران، ٢٠٠٦) و توانمندسازي 1-Huang 2-LeBlanc 3-Podsakoff 4-Organ 5-Lester 6-Van Emmerik & Euwema 7-Hossam 8-Karriker & Williams 9-Chow 10-Piercy روانشناختي (مقيمي و فيروزآباد،٢٠١٣؛ ليو١ و همکاران،٢٠٠٧) ميباشد.
کانگر و کاننگو (١٩٨٨) توانمندسازي روانشناختي را «فرآيند ارتقاي احساس خودکارآمدي ميان اعضاي سازمان از طريق شناسايي و برطرفکردن شرايطي که موجب ناتواني و بي قدرتي است با 1-psychological empowerment 2-Menon 3-Roy&sheena 4-Eylon & Bamberger 5-Corsun & Enz فعاليت هاي رسمي و تکنيک هاي غيررسمي سازماني» تعريف مي کنند.
در نتيجه ميتوان گفت 1-Moorman 2-Organ and Moorman 3-Tahir Suliman 4-Shore and Wayne 5-Piercy 6-Hochwarter توانمندسازي رواني کارکنان رابطه معناداري با رفتار شهروندي سازماني دارد؛ لذا فرضيه پنجم به صورت زير بيان ميشود: H٥: توانمند سازي روانشناختي کارکنان تأثير مثبت معناداري بر رفتار شهروندي سازماني دارد.
طبق فرضيه پنجم توانمندسازي روانشناختي بر روي رفتار شهروندي سازماني تأثير مثبتي دارد (چيانگ و هيسه ،٢٠١٢؛ هوانگ ٨، ٢٠٠٥، وات و شافر٩، ٢٠٠٥، ين ١٠ و همکاران،٢٠٠٤) و در فرضيه ششم تأثير توانمندسازي روانشناختي بر روي عملکرد شغلي کارکنان مثبت بود (آريي و چن ٢٠٠٦،١١، 1-Moorman 2-Vigoda 3-Colquitt 4-Pappas& Flaherty 5-Shanock& Eisenberger 6-Rhoades& Eisenberger 7-Chiang& Jang 8-Hwang 9-Wat& Shaffer 10-Yen 11-Aryee&Chen چيانگ و هيسه ،٢٠١٢، هيچانووا ١و همکاران،٢٠٠٦).
The impacts of perceived organizational support and psychological empowerment on job performance: The mediating effects of organizational citizenship behavior.