خلاصة:
هدف: مدیران همواره در جستوجوی این بودهاند که بتوانند آینده شرکت را پیشبینی کنند تا شاید از این مجرا گامی مؤثر در ساختن و یا تغییر آینده بردارند. این موضوع سبب شده است که اندیشمندان و صاحبنظران در حوزههای مختلف در جستوجوی راهکارهایی برای غلبه بر پدیده رو به رشد عدماطمینان و توجه ویژه به آیندهپژوهی، آیندهنگاری و مطالعات آینده باشند. هدف پژوهش حاضر، افزایش توانمدی شرکتها بهمنظور پیشبینی آینده صنعت پتروشیمی و اعتبارسنجی ابعاد مختلف مدل رصدخانه تدوینشده در سطح کلان است. روششناسی: این پژوهش از نوع آمیخته است که در بخش کیفی با مدیران دارای تجربه بیش از 10 سال در صنعت پتروشیمی مصاحبه شد و مصلحبهها تا رسیدن به اشباع نظری که 20 مصاحبه را دربرگرفت، ادامه یافت. گزارههای پژوهش به کمک روش دادهبنیاد با رویکرد چارمز استخراج و توسط نرمافزار MAXQDA تحلیل شد. جامعه آماری بخش کمّی، 462 نفر از مدیران شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس را شامل میشود که تعداد نمونه به کمک فرمول کوکران در سطح خطای 10 درصد 80 نفر مشخص شد. در بخش کمّی، پرسشنامه پژوهشگرساخته در میان 90 نفر از مدیران شرکتهای زیرمجموعه در سطوح مختلف توزیع و درنهایت 82 پرسشنامه برای تحلیل مناسب تشخیص داده شد. بهمنظور بررسی دادههای بخش کمّی از روش تحلیل عاملی به کمک نرمافزارهای SPSS و WarpPLS استفاده شد. یافتهها و نتایج پژوهش: مدل رصدخانه صنایع پتروشیمی پژوهش در قالب 7 مفهوم اصلی، 21 مفهوم محوری و 127 گزاره ارائه شد. اعتبار مدل تدوینشده موردسنجش قرار گرفت که از این نظر ابعاد و مؤلفههای مدل رصدخانه موردتأیید است. ابعاد استخراجشده و ضریب اهمیت هر یک از آنها شامل مسائل سیاسی (791/0)، مسائل اقتصادی (952/0)، مسائل زیستمحیطی (596/0)، مسائل اجتماعی (402/0)، مسائل فناوری (720/0)، مسائل قانونی(842/0) و مسائل بینالمللی (682/0) مشخص شد. بر این اساس رصد ابعاد و مؤلفههای شناساییشده مرتبط، بهعنوان داده و اطلاعات ورودی، به کسب و انتشار دانش و خُرد بیشتر در این حوزه منجر میشود و مدیران شرکت را در تصمیمگیری بهتر و آیندهنگری یاری میکند.
Purpose: Managers have always sought to predict the future of the company so that they may take an effective step in building or changing the future. This has led scholars in various fields to look for solutions to overcome the growing uncertainty phenomenon, with a particular focus on foresight and future studies. The purpose of the research is to increase the ability of companies to predict the future of the petrochemical industry and validation of different dimensions of the macro-level observatory model. Methodology: This research is of mixed method, Interviewed in a qualitative section of managers with more than ten years in petrochemical industry and continued until the theoretical saturation, that included 20 interviews. The statements extracted from the interviews were extracted using the Charmaz approach and analyzed by MAXQDA software. The statistical population comprises 462 managers of the Persian Gulf Petrochemical Industries Company. The number of samples was determined by the Cochran formula at the error rate of 1%, 80 individuals. In the quantitative part, a researcher-made questionnaire was distributed among 90 managers of different companies in different levels, finally, 82 questionnaires were analyzed for analysis. Factor analysis was performed using SPSS and WarpPLS software for quantitative data analysis. Findings and Results: The Petrochemical Industry Observatory model was presented in the form of 7 main concepts, 21 axial concepts and 127 propositions. The validity of the developed model was measured in this respect the dimensions of the observatory model were confirmed. Model dimensions and significance coefficient for each of the dimensions of the macro level of the petrochemical industry include: Political (0.791), economic (0.952), environmental (0.596), social (0.402), technological (0.720), legal (0.842), and international (0.682). The identified dimensions of the macro level of the petrochemical industry as observatory data will lead to more knowledge and wisdom in order to make better decision makers.
ملخص الجهاز:
هدف پژوهش حاضر، افزايش توانمدي شرکت ها به منظور پيش بيني آينده صنعت پتروشيمي و اعتبارسنجي ابعاد مختلف مدل رصدخانه تدوين شده در سطح کلان است .
بر اين اساس رصد ابعاد و مؤلفه هاي شناساييشده مرتبط ، به عنوان داده و اطلاعات ورودي، به کسب و انتشار دانش و خُرد بيشتر در اين حوزه منجر ميشود و مديران شرکت را در تصميم گيري بهتر و آينده نگري ياري ميکند.
اين پژوهش با هدف کمک به مديران براي برنامه ريزي و تصميم گيري در سطح کلان و اعتبارسنجي مدل رصدخانه اي صنعت پتروشيمي صورت گرفت .
مدل تجزيه وتحليل PESTEL به عنوان يک رويکرد استراتژيک چندگانه بر سطح کلان تمرکز دارد و به منظور درک بهتر جهت گيري استراتژيک سازمان مطرح شده است (٢٠١٣ ,Voros) و با تصميم گيري آگاهانه و ازپيش تعيين شده به سازمان کمک ميکند (٢٠١٥ ,Symmons &Kremer ).
(رجوع شود به تصویر صفحه ) (رجوع شود به تصویر صفحه ) در بخش مربوط به مقوله هاي اصلي و محوري مدل پژوهش ، بار عاملي و سطح معناداري نشان دهنده تأييد ابعاد شناساييشده مدل پژوهش است ؛ همچنين ضرايب بتا براي هر يک از اين مقوله ها نشان از ميزان تأثير و اهميت هر يک بر اساس اطلاعات تحليل شده پرسشنامه توسط نرم افزار WarpPLS دارد.
The Role of Corporate Foresight in Exploring New Markets: Evidence from 3 Case Studies in the BOP Markets, Technology Analysis and Strategic Management, January, pp.