خلاصة:
این مطالعه به روش کیفی، با هدف فهم ابعاد و زوایای بحران سیلاب اواخر سال 1397و ابتدای سال 1398 در استان خوزستان به انجام رسیده است. روش مورد استفاده دراین پژوهش، نظریة داده بنیاد است. دادههای این پژوهش از طریق مصاحبة عمیق ونمونهگیری هدفمند-نظری با پانزده نفر از ذی نفعان مرتبط با سیلاب، گردآوری شده وبرای تحلیل دادهها از پنج مرحلة کدگذاری باز و تشخیص مفاهیم، توسعة مفاهیم درجهت ابعاد و ویژگیها، تحلیل دادهها برای زمینه و واردکردن فرایند به تحلیل ویکپارچه سازی مقولات استفاده شد. بعد از کدگذاری، چهارده مقولة اصلی از دادههاپدیدار شد. مدل ظهوریافته شامل سه بعد شرایط، کنش-تعاملها و پیامدهاست. بعد «شرایط» شامل کم اهمیتی لایروبی کانالها و رودخانهها، تعدی تدریجی به حریم وبستر رودخانهها، تمرکز برنامه ریزیها بر خشکسالی، چرخش غافلگیرکنندة شرایطآبوهوایی و کمبود ماشین آلات و تجهیزات، بعد «کنش-تعامل»، شامل کمکرسانیگسترده ولی آشفته، جلسات پی در پی مدیریت بحران، فراخوان همة ظرفیتهایسازمانی، تدوین استراتژی آسیب نرسیدن به انسانها، در اولویت قرار گرفتن حفاظت ازشهرها، بعد «پیامدهای انسانی»، شامل افزایش تعامل مسئولان و معتمدان محلی، ارتقای سطح مطالبات سیل زدگان، افزایش اعتماد و همبستگی اجتماعی و بعد «پیامدمحیطی» شامل شکنندگی اقلیمی بیشتر مناطق سیلزده است که حول یک مقولة هسته به نام حضور گسترده و موثر، ولی آشفتة سازمانها و مردم در صحنة سیلاب، شکل گرفتهاند.
This qualitative study was conducted to understand the dimensions and aspects of the flood crisis in late 1397 (2018) and early 1398 (2019) in Khuzestan province. A Grounded Theory approach was applied and data were collected through in-depth interviews and fifteen participants were selected through purposive-theoretical sampling. Based on open coding and concept recognition, fourteen categories emerged. The extracted categories in terms of condition are: neglect of dredging canals and rivers, the gradual encroachment on riverbeds, the focus of planning on drought, the sudden turn of the weather, and the lack of machinery and equipment, in term of action-interaction are: extensive but chaotic assistance, frequent crisis management meetings, recall of all organizational capacities, formulating of a strategy to prevent harm to humans, prioritizing the protection of cities, in terms of human-consequences include” increasing the interaction of local officials and trustees, raising the level of flood sufferers’ demands, and increasing social trust and solidarity, and finally in terms of environmental consequences is: fragility of all flooded zones. They are formed around a core category called the widespread and effective but chaotic presence of people and organizations in the flood scene.
ملخص الجهاز:
بعد «شرایط » شامل کم اهمیتی لایروبی کانال ها و رودخانه ها، تعدی تدریجی به حریم و بستر رودخانه ها، تمرکز برنامه ریزی ها بر خشکسالی ، چرخش غافلگیرکنندٔە شرایط آب وهوایی و کمبود ماشین آلات و تجهیزات ، بعد «کنش -تعامل »، شامل کمک رسانی گسترده ولی آشفته ، جلسات پی درپی مدیریت بحران ، فراخوان همۀ ظرفیت های سازمانی ، تدوین استراتژی آسیب نرسیدن به انسان ها، در اولویت قرار گرفتن حفاظت از شهرها، بعد «پیامدهای انسانی »، شامل افزایش تعامل مسئولان و معتمدان محلی ، ارتقای سطح مطالبات سیل زدگان ، افزایش اعتماد و همبستگی اجتماعی و بعد «پیامد محیطی » شامل شکنندگی اقلیمی بیشتر مناطق سیل زده است که حول یک مقولۀ هسته به نام حضور گسترده و مؤثر، ولی آشفتۀ سازمان ها و مردم در صحنۀ سیلاب ، شکل گرفته اند.
در ادامه توضیحات هر یک از مقولات فرعی و اصلی مربوط به شرایط براساس تفسیر مشارکت کنندگان ارائه می شود: کم اهمیتی لایروبی کانال ها و رودخانه ها یکی از عواملی که موجب شد سیل اخیر به بسیاری از مردم و زیرساخت ها در استان های سیل زده آسیب برساند، بی توجهی به حریم رودخانه ها و لایروبی آن ها بود؛ با اینکه از سال ها قبل کارشناسان در این خصوص هشدار داده بودند.