خلاصة:
هدف: بحث پیرامون عناصر مؤثر در مشروعیت حکومت ولایت فقیه، پس از انقلاب اسلامی ایران بیش از پیش در فضای علمی کشور مطرح شد و اندیشمندان بیشتر بر روی دیدگاه مرحوم امام خمینی در این زمینه پژوهش کردند و کمتر به تحقیق در باب دیدگاه سایر افراد صاحبنظر در این حوزه، همچون آیتالله مهدوی کنی، پرداختند. بنابراین هدف نویسندگان از انجام این پژوهش، یافتن پاسخ این سوال است که عناصر مؤثر در مشروعیت حکومت ولایت فقیه از منظر آیتالله مهدوی کنی، چیست؟ روششناسی پژوهش: در راستای پاسخ به سؤال نگاشته، از روش تحلیل محتوا و رجوع به منابع کتابخانهای استفاده شده است. یافتهها: یافته های تحقیق حاکی از آن است که آیت الله مهدوی کنی، مشروعیت حکومت فقیه عادل دارای تدبیر و بینش رهبری را در گرو دو عامل میدانستند؛ انتصاب الهی در مرحله ولایت بالقوه و نصرت مردمی در مرحله ولایت بالفعل. نتیجهگیری: نظر آیتالله مهدوی کنی در باب مشروعیت حکومت ولایت فقیه، به طور کامل ذیل هیچیک از سه نظریه انتصابی محض، انتخابی محض و انتصابی-انتخابی (به معنای مرسوم آن) قرار نمیگیرد بلکه ایشان جایگاه مردم را در این مشروعیتبخشی، نه جایگاه انتخاب که نصرت میدانند. کلیدواژهها: انتصاب الهی، آیتالله مهدویکنی، مشروعیت سیاسی، مقبولیت مردمی، نصرت مردمی، ولایت فقیه.
Objective: The discussion about contemporary elements in the legitimacy of the Velayat-e-Faqih government became more and more widespread in the agricultural scientific community after the Islamic Revolution. Scholars have done more research on the views of the late Imam Khomeini in this regard and less on the views of other landlords in this area, such as Ayatollah Mahdavi Kani. If the authors of this study aim, you will find the answer to the question, what are the effective elements in the legitimacy of the government of Velayat-e-Faqih from the perspective of Grand Ayatollah Mahdavi Kani? Research Research Method: In order to answer the written question, the method of content analysis and reference to library resources is used. Findings: The findings of the research indicate that Ayatollah Mahdavi Kani considered the legitimacy of the government of a just jurist with prudence and insight of leadership to be dependent on two factors; Divine appointment at the stage of potential guardianship and victory of the people at the stage of actual guardianship. Conclusion: Ayatollah Mahdavi Kani's opinion on the legitimacy of the Velayat-e-Faqih government is completely under none of the three theories of limited appointment, pure election and appointment-election (in its conventional sense) if the position of the people in this legitimacy is not accepted. In the place of choice that Nusrat used. Keywords: Divine appointment, Ayatollah Mahdavikni, political legitimacy, popular acceptance, popular victory, Velayat-e-Faqih.
ملخص الجهاز:
بنابراين نوآوري اصلي اين تحقيق عبارت است از طراحي يک روش تحقيق مناسب براي کشف ديدگاه انديشمندان مهمي همچون امام خميني(ره )، آيت الله مهدوي کني(ره ) و ساير صاحب نظران اين حوزه نسبت به موضوع مشروعيت حکومت ولايت فقيه ؛ چرا که در اين روش ، نويسندگان بدون پيش فرض خاصي در باب عناصر مؤثر در مشروعيت و تنها به وسيله مداخل تحقيق ، وارد بيانات آن شخص خواهند شد و با فهم پاسخ ايشان به سؤالات فرعي، به پاسخ سؤال اصلي خواهند رسيد.
محققان در اين تحقيق ، مشروعيت را به معناي حق اعمال ولايت در نظر گرفته اند؛ چرا که مبتني بر توضيحات ذيل واژه «ولايت » و همچنين روابط موجود در شکل شماره ١، زماني مشروعيت معنا مييابد که حکومتي تشکيل شده و اعمال ولايتي صورت گيرد، لذا مشروعيت حکومت يعني مشروع بودن اعمال ولايت توسط فاعل ولايت (مرحله چهارم ) و از آنجا که اين مرحله داراي سه مرحله پيشيني است ، زماني اين اعمال ولايت مشروعيت دارد که تمام مراحل سه گانه پيش از اعمال ولايت ، يعني احراز صلاحيت لازم توسط فاعل ولايت (مرحله ١)، اعطاي ولايت بالقوه از سوي جاعل ولايت (مرحله ٢) و همچنين فراهم آمدن شرايط توسط مولي عليه (مرحله ٣)، به وقوع پيوسته باشد و نبود هر يک از اين سه مرحله ، موجب نقصان مشروعيت ميشود.
بنابراين سه سؤال کليدي باقيمانده است که بايد پاسخ آنها از بيانات آيت الله مهدوي کني(ره ) استخراج شده و سپس با جايگذاري پاسخ سؤالات در فرآيند سه گانه مشروعيت (شکل شماره ٢)، عناصر مؤثر در مشروعيت حکومت ولايت فقيه از منظر ايشان مشخص شود (ن ک.