خلاصة:
توحید نقطۀ مرکزی همۀ ادیان الهی است که از نظر بسیاری از عارفان از جمله عارف بزرگ قرن ششم هجری، روزبهان بقلی به عنوان هدف و غایت عارف در نظر گرفته شده است. هدف از این مقاله بررسی اندیشه های روزبهان بقلی در مورد این موضوع مهم و مقایسۀ اجمالی آن با اندیشه های دیگر عارفان در سنت اول و دوم عرفانی است. روش تحقیق در این گفتار، اسنادی کتابخانه ای است که در این روش با یادداشت برداری از موضوعات مرتبط در آثار این عارف بزرگ و دسته بندی آ نها با رویکرد توصیفی-
تحلیلی به بررسی و تحلیل موضوع توحید در آثار روزبهان بقلی پرداخته ایم. در این مقاله با اشاره به اندیشه های روزبهان بقلی در مورد هدف و غایت عارف به مباحثی پیرامون ذات و صفات خداوند می پردازیم. آن گاه رابطۀ توحید مورد نظر روزبهان را با مفاهیمی مانند فنا و بقا، وحدت و اتحاد بررسی می کنیم و نوع وحدت مطرح شده در آثار روزبهان را با وحدت وجود ابن عربی مقایسه می کنیم.
ملخص الجهاز:
فنا آن اســت که در مرتبۀ اول آن ، شــخص خود را فراموش کند و در هستي او نيست شود و سپس بتواند در هر ذره از ذرات جهان ، خدا را ببيند که اين مرتبۀ دوم ، معادل وحدت شهود از ديد جنيد است .
اما چهرة ظاهر "وحدت حقيقيه " را مرتبه واحديت مي نامند که همان مقام ظهور اســما و صفات است ؛ يعني خداوند ذات خود را در حالي که داراي همه اسما و صفات به صورت تفصيل اســت ، مشاهده کند.
يکي از سخناني که در آن ، جنيد توحيد را به معني فنا به کار برده اســت ، قولي اســت که روزبهان از جنيد نقل مي کند:" التوحيد هو الخروج من ضيق رســوم الربانيۀ الي فضاء السرمديۀ " [١٥، ص ١٩٦] روزبهان اين مرتبه را از مقامات موّحدان مي شــمارد و يکي از ويژگي هاي آن را بيرون شدن روح از رسوم عبوديت و ربوبيت برمي شــمرد، يعني جايي که وجود بنده به طورکامل در هســتي حق مستهلک مي شود.
[١١، ص ٢٠٨] آن چه در مشرب عرفاني روزبهان از توحيد مورد نظر است ، علم در مورد ذات و صفات و افعال پروردگار نيست ، بلکه وحدت و يگانگي با آن وجود بي همتا است .
زيرا مست هنگامي که در حق غرق مي شود؛ به دليل اين که در محل اتحاد با حق است ؛ روا نيست که به خاطرش گذرد که در توحيد جز او کسي هســت ، يعني نمي تواند خود و حق را از هم جدا کند.