خلاصة:
طرح مسئله: بخش کشاورزی و معیشت روستایی در چند سال اخیر در ایران با خشکسالیهای پیدرپی مواجه شده و پایداری جوامع روستایی را با چالش اساسی روبهرو کرده است. بسیاری از خانوارهای روستایی به دلیل ناتوانی در مقابله با خشکسالی از بخش روستایی خارج شدند و به جوامع شهری مهاجرت کردند؛ بنابراین شناسایی عوامل تأثیرگذار بر توانمندی روانی در شرایط بحرانی اهمیت زیادی دارد. هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف کلی بررسی نقش حس تعلق مکانی در توانمندی روانی خانوارهای روستایی بخش مرکزی شهرستان باوی در مقابله با خشکسالی انجام شده است. روش پژوهش: جامعة آماری این پژوهش را تمامی خانوارهای روستایی در بخش مرکزی شهرستان باوی تشکیل میدهند (N= 5601). تعداد 190 نفر از سرپرستان خانوارها با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران با روش نمونهگیری چند مرحلة خوشهای با انتساب متناسب برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامهای محققساخته است که روایی آن را پانل متخصصان تأیید کردهاند؛ پایایی آن نیز با ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS19، Lisrel8.54 و Arc GIS10.5 استفاده شد. نتایج پژوهش: نتایج تحلیل همبستگی نشان داد بین تمامی ابعاد حس تعلق مکانی (شناخت رفتار، پیوند اجتماعی، هویت مکانی و دلبستگی عاطفی) خانوارهای مطالعهشده و توانمندی روانی آنان رابطة مثبت و معناداری وجود دارد؛ علاوه بر این نتایج مدلسازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد ابعاد حس تعلق مکانی با ضریب تبیین 46 درصد (γ= 0.68, t= 5.46) اثر مثبت و معناداری بر توانمندی روانی خانوارهای بررسیشده دارد. نوآوری: تاکنون در این زمینه پژوهشی در استان خوزستان با توجه به شرایط نامناسب آبوهوایی انجام نشده است؛ این امر جنبة نوآورانهای برای پژوهش حاضر محسوب میشود.
Statement of the Problem: The agricultural and rural livelihood sector in Iran has faced successive droughts in recent years and has posed a major challenge to the sustainability of rural communities. Many rural households left rural areas due to the inability to cope with the drought and migrated to urban communities. Therefore, identifying the factors affecting mental ability in critical situations is of great importance. Purpose: The main aim of the present study was toinvestigate the role of spatial belonging on the psychological ability to deal with drought in the central part of Bavi County. Methodology: The statistical population of this study consisted of all rural households in Bavi County of Khuzestan province. Using the Cochran formula and the stratified proportional sampling method, 190 individuals were selected as the study sample. The data collection tool of the study was a questionnaire whose validity was confirmed by a panel of experts, and its reliability was established by calculating Cronbach's Alpha Coefficient (α > 0.7). Data analysis was done using SPSSwin18, Lisrel8.54, and Arc GIS10.5 software. Results: The results of correlation analysis showed a positive and significant relationship between all dimensions of the sense of spatial belonging (cognition of behavior, social bond, spatial identity, and emotional attachment) of the studied families and their psychological ability. The results of structural equation modeling showed that the dimension of rural spatial belonging with the coefficient of determination 0.46 (γ= 0.68, t= 5.46) had a positive and significant effect on the psychological ability of the households. Innovation: Considering that no research has been done in this field in Khuzestan province due to the unfavorable weather conditions, the present study is considered as an innovative aspect for the present study.
ملخص الجهاز:
نتايج پژوهش : نتايج تحليل همبستگي نشان داد بين تمامي ابعاد حس تعلق مکاني (شناخت رفتار، پيوند اجتماعي ، هويت مکاني و دلبستگي عاطفي ) خانوارهاي مطالعه شده و توانمندي رواني آنان رابطۀ مثبت و معناداري وجود دارد؛ عـلاوه بـر ايـن نتايج مدل سازي معادلات ساختاري پژوهش نشان داد ابعاد حس تعلق مکاني با ضريب تبيـين ٤٦ درصـد (٥.
(رجوع شود به تصویر صفحه ) جدول - ١: انتخاب نمونه ها (رجوع شود به تصویر صفحه ) ٧٥ (رجوع شود به تصویر صفحه ) شکل - ٢: موقعيت جغرافيايي منطقۀ مطالعه شده ابزار اصلي پژوهش ، پرسش نامه اي پژوهشگرساخته و از پيش آزمون شده شامل سه بخش بود؛ بخش اول مربوط به ويژگيهاي فردي و حرفه اي سرپرست خانوار روستايي و بخش دوم شـامل ٢٤ گويـه بـراي سـنجش مؤلفـه هاي توانمندي رواني براساس مدل اسپريتزر١(١٩٩٥) بود که مؤلفه هاي معنـاداري، شايسـتگي، خـودکنترلي و تـأثير را بـا طيف ليکرتي (١- خيلي کم تا ٥ خيلي زياد) ميسنجد (جدول ٢)؛ بخـش سـوم نيـز ٢١ گويـه مربـوط بـه سـنجش مؤلفه هاي حس تعلق مکاني بود که براساس ادبيات نظري پژوهش شامل مؤلفه هاي دلبستگي عاطفي، هويت مکـاني، پيوند اجتماعي و شناخت رفتار است که براي سنجش اين بخـش ، از مـدل هرنانـدز٢(٢٠١٠)، زويـرس و همکـاران 3 (٢٠١٦) و مورس و مودگيت ٤(٢٠١٧) بهره گرفته شد.
٦٨ =γ)؛ علاوه بر اين با توجه به جدول ٩، ضريب تعيين توانمندي رواني برابر با ٠/٤٦ و بدين معناست که ٤٦ درصد از تغييرات واريانس توانمندي روانـي بـا مؤلفـه هاي حـس تعلـق مکـاني در شرايط خشکسالي اجتماعي تبيين ميشود؛ بنابراين حس تعلق مکاني خانوارهاي روستايي شهرستان باوي اثـر مثبـت و معناداري بر توانمندي آنان در شرايط خشکسالي دارد.