خلاصة:
هدف پژوهش بررسی رابطه نگرش به خلاقیت و هوش اجتماعی با عملکرد تحصیلی و عملکرد اجتماعی در دانش آموزان مقطع ابتدایی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم مقطع ابتدایی شهر اهواز در سال تحصیلی 98-تشکیل دادند. به منظور انجام این پژوهش تعداد 250 نفر از دانش آموزان با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش: مقیاس هوش اجتماعی ترومسو (2001)، مقیاس ارزیابی خلاقیت شیفر (1991)، مقیاس عملکرد اجتماعی/ انطباقی کودک و نوجوان پرایس و همکاران (2004)، و عملکرد تحصیلی توسط معلمان برحسب وضعیت کارنامه تحصیلی دانش آموزان اندازهگیری شد. در این پژوهش دادهها با روش تحلیل کانونی به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که نگرش به خلاقیت با عملکرد تحصیلی (01/0> P) و عملکرد اجتماعی (05/0> P) رابطه مثبت و معنی دار دارد. رابطه هوش اجتماعی با عملکرد تحصیلی (01/0> P) و عملکرد اجتماعی (01/0> P) نیز مثبت و معنی دار است. همچنین بین نگرش به خلاقیت و هوش اجتماعی با عملکرد تحصیلی و عملکرد اجتماعی رابطه کانونی قابل تفسیری وجود داشت. با توجه به اینکه متغیرهای پیش بین ویژه گیهای فردی و متغیرهای ملاک ویژه گیهای تحصیلی و اجتماعی دانش آموزان را نشان میسنجد در یک تبیین کلی میتوان گفت ویژه گیهای فردی افراد و ترکیب هوش اجتماعی و خلاقیت به صورت کلی میتواند بروندادهای تحصیلی و اجتماعی آنها را پیش بینی کند.
This study aimed to investigate the relationship between attitude to creativity and social intelligence with academic performance and social performance in primary school students. The statistical population of this study consisted of all girl primary school students in Ahvaz in the 2019 academic year. To conduct this research, 250 students were selected by multi-stage cluster random sampling. Research tools: The Tromso's Social Intelligence Scale (2001) , the Scheffer's Creativity Assessment Scale (1991) , the Social / Adaptive Social Performance Scale of Price et al. (2004) , and academic performance were measured by teachers according to students' academic performance. In this study, the data were analyzed by the focal analysis method by SPSS software version 23. The results showed that the attitude towards creativity has a positive and significant relationship with academic performance (P <0.01) and social performance (P <0.05). The relationship between social intelligence and academic performance (P <0.01) and social performance (P <0.01) is also positive and significant. There was also an interpretable central relationship between attitudes toward creativity and social intelligence and academic performance and social performance. Given that the predictor variables of individual characteristics and the variables of students' academic and social characteristics are measured in a general explanation, we can say that the individual characteristics of individuals and the combination of social intelligence and creativity, in general, can be subdivided. Predict their education and social status.
ملخص الجهاز:
Alvarez-Peregrina, Sánchez-Tena, Andreu-Vázquez & Villa-Collar 2.
Colmar, Liem, Connor & Martin 3.
Teodoro, Kappler, Rodrigues, De Freitas, Haase 8.
تحقيقات نشــان داده باورها و نگرش هاي افراد به خلاقيت خود، بر توانمندي و عملکرد آنان اثر دارد (ماهاما، کاوا، منشــا، آچمپانگ و مارفو٥، ٢٠١٩) و لذا نگرش به خلاقيت ٦ در دانش آموزان مي تواند بر عملکرد تحصيلي و اجتماعي آنها اثر داشــته باشــد و اهميت آن در آموزش و پرورش از اين جهت اســت که همانند توانايي حل مســاله يکي از اهداف مهم آموزش و پرورش ، رشد استعدادهاي خلاق است (يارمحمدي ، عرب زاده ، کديور، ١٣٩٥).
Mahama, Kwaw, Mensah, Acheampong & Marfo 6.
Ahmed, Asim & Pellitteri تحصيلي دانشجويان پاکستاني ، نشان دادند بين هوش اجتماعي و عملکرد تحصيلي رابطه و همبستگي مثبــت وجود دارد و جنســيت اين رابطــه را تعديل مي کند.
Parker, Hogan, Eastabrook, Oke & Wood از ديگــر يافته هاي اين پژوهش رابطه مثبت و معني دار بين هوش اجتماعي با عملکرد تحصيلي بود در همين راستا سولمن ١ (٢٠١٠) ، نشان دادند که عملکرد تحصيلي بالا به هوش اجتماعي وابسته است و ايــن چنين تبيين مي شــود که هوش اجتماعي بالا به معني توانايــي درک و فهم و پيش بيني رفتار و احساســات ديگران اســت ، زماني که فرد از توانايي کنترل هيجان برخوردار باشــد، قادر اســت که در محيط به طور متعارف و انعطاف پذيرتري برخورد کند، در نتيجه موجب مي شود که در محيط آموزشي به مباحث درســي دقت و تمرکز بيشتري داشته داشته باشــد، اين خود زمينه ايجاد و علاقه به مسائل تحصيلي و درسي را فراهم مي کند و موجب افزايش انگيزه تحصيلي و پيشرفت تحصيلي مي شود.