ملخص الجهاز:
"خاقانی چندینبار از این رخداد یادآور است: تن چون رسد به خدمت و کی زیبد از مسیح کو خوک را به مسجد اقصی برافکند 2 سر بنه کاینجا سری را صد سرآید در عوض بلکه بر سر هر سری را صد کلاه آید عطا در شرح این بیت یک اشتباه چاپی است؛آنجا که میگوید: «سر نشانهی ملیت است»به نظر میرسد که«منیت»صحیح باشد نه«ملیت».
معنای شعر به نظر ما این است: او(پیامبر اکرم(ص)برگزیدهی خداوند است و چرخ گردون و ارواح موجودات و حواس آنان،وجود خویش را مدیون او هستند،زیرا به مصداق حدیث معروف«لولاک لما خلقت الافلاک»خداوند به برکت وجود حضرت محمد(ص)تمام هستی را جامه هستی پوشانده است.
2-شده است از آه دریا جوشش من تیممگاه عیسی قعر دریا هم جناب استاد منصور ثروت و هم استاد دکتر میر جلال الدین کزازی در شرح این بیت لازم بود این بیت فردوسی را بهعنوان پیشنیاز به یاد میآوردند: ز سم ستوران در آن پهندشت زمین گشت شش آسمان گشت هشت زمین هفت طبقه دارد و آسمان هم هفت طبقه.
به نظر بنده خاقانی در این بیت میگوید:آه آتشین من دریا را جوشانده و بخار کرده و به آسمان برده است و آسمان(آسمان چهارم)که تیممگاه عیسی(ع)است،دریا شده است.
دکتر ثروت این بیت را اینگونه معنی کردهاند:«بس که من آه تفته و داغ کشیدهام،از گرمای آن تمام آب دریاها خشک شده است و در نتیجه قعر دریای خشک شده،محل تیمم عیسی(ع)قرار گرفته است.
2-محرمان چون ردی صبح درآرند به کتف کعبه را سبز لباسی فلکآسا ببینند این بیت را اینگونه معنی کردهاند،بدون اینکه بنویسند چه رابطهیی بین کعبه و فلک وجود دارد:«احرام بندان چون جامهی سپید احرام را بر دوش میافکنند،کعبه در نظران سبزپوش جلوه میکند»."