ملخص الجهاز:
"(خطیب،ص 958 و 959) گاهی هم بعضی از جاسوسان،بر این شغل گماشته نشده بودند و به خاطر احترام و سپاس از امیر خود این کار را انجام میدادهاند،مانند ماجرای فروگرفتن آلتونتاش که چون خبر این مطلب که قرار است، آلتونتاش به مکر بو سهل زوزنی گرفتار آید،بر گوش بو محمد مسعدی وکیل در او در دربار میرسد،فورا نامهیی رمزی به خواجه احمد عبد الصمد،پیشکار آلتونتاش مینویسد و ماجرا را برای او بیان میکند.
(ص 288) در مجلد هفتم،هنگامی که سلطان مسعود به جای اریارق که از کار برکنار شده بود،احمد ینالتگین،خازن پدرش محمود را به سپهسالاری هندوستان انتخاب میکند،خواجه احمد حسن میمندی دربارهی قاضی شیراز،جانشین اریارق به احمد ینالتگین چنین سفارش میکند:«آن مردک شیرازی بناگوش آگنده(احمق،تنپرور)چنان خواهد که سالاران را بر فرمان او باشند،و با عاجزی چون عبد الله قراتگین سر و کار داشت،چون نام اریارق بشنید و دانست که مردی با دندان آمد،بجست( خواست)تا آنجا عامل و مشرف فرستد.
(خطیب رهبر،ص 714) و روز آدینه شش روز مانده از شعبان نامه رسید از غزنین به گذشته شدن بو القاسم عی نوکی،رحمة الله علیه،پدر خواجه بو نصر که امروز مشرف مملکت است در همایون روزگار سلطان معظم ابو المظفر ابراهیم ابن ناصر دین الله مسعود رضی الله عنهم-و شغل برید که بو القاسم داشت،امیر-رضی الله عنه-در این دو سال به حسین پسر عبد الله دبیر داده بود و اشراف غزنین بدل آن به بو القاسم مفوض شد، نه از خیانتی که ظاهر شد،بلکه حسین بریدی بخواست،بریدی بدو داد و اشراف که مهمتر بود به بو القاسم»."