ملخص الجهاز:
بحث ما سوال این است: آیا در زمان رسول خدا (ص) بحث ایمان و کفر میان مسلمانها مطرح شد؛ آن هم به این معنا که مسلمانان با هم اختلاف نظر پیدا کنند، و یک گروه گروه دیگر را متهم به کفرگویی کند، یا کافر بشمارد، در حالی که او خود مدعی باشد که مومن است؟ این بحث را در مرحله اول، لازم است با توجه به نزول قرآن در آن دوره، قرآنی دنبال شده، و مواردی که در این باره در قرآن آمده، به بحث گذاشته شود.
اما از نظر فقهی، چنان که اشاره شد، بحث این است که بگوییم اگر کسی متهم به کفر شد، از مزایا و امتیازاتی که یک شهروند مسلمان دارد برخوردار خواهد بود یا نه، مثل این که گفته شود، حکمش قتل است؟ آیا در قرآن نشانی از بروز این مسأله در عهد نزول هست؟ به نظر می رسد، یک مورد آشکار آن، در باره حکم بن ابی العاص ـ پدر مروان حکم و جدّ سلسله مروانی از اموی ـ است.
اکنون نمی خواهیم از اختلاف نظرها بگوییم، بحث بر سر این است که آنها در باره این مسأله که اگر در موردی مهم، اختلاف نظری پیش آمد، و دو طرف اصرار بر نظر خود داشتند، آنان چگونه آن را حل می کردند و آیا امکان داشت که نزاعی در حد نسبت دادن کفر به یکدیگر در گیرد به طوری که یک گروه، گروه دیگر را منحرف یا ملحد یا منافق یا فاسد العقیده نخواند؟ یک نکته را هم بیفزایم که در نقلی از عمر نوعی تفکیک در مسائل مالی و دینی از نظر سوالات و پرسشهای مردم هست.