خلاصة:
مشکلات رفتاری همچون خودکنترلی پایین سبب بروز آسیبهای ارتباطی و روانشناختی در کودکان میشود. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر تعامل والد- کودک و رفتارهای اجتماعی کودکان دارای خودکنترلی پایین انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان دارای خودکنترلی پایین شهر اصفهان در سال تحصیلی 400-1399 بود. در این پژوهش تعداد 40 کودک با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 20 کودک). گروه آزمایش مداخله کارکردهای اجرایی (فیشر و همکاران، 2005) را طی دو ماه در 8 جلسه 75 دقیقهای دریافت نمودند. در این بین در گروه آزمایش 3 کودک و در گروه گواه گواه نیز 2 کودک ریزش داشتند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خودکنترلی کودکان (کندال و ویلکاکس، 1979)، پرسشنامه رابطه والد- کودک (پیانتا، 1994) و پرسشنامه مهارت اجتماعی (ماتسون، روتیتوری و هلسل، 1983) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش کارکردهای اجرایی بر تعامل والد- کودک و رفتارهای اجتماعی کودکان دارای خودکنترلی پایین تاثیر معنادار دارد (001/0p<). بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که آموزش کارکردهای اجرایی با بهرهگیری از فنونی همانند افزایش تمرکز و دقت، سازماندهی فعالیتها، بازداری پاسخ، کنترل تکانشگری و آموزش برنامهریزی میتواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود تعامل والد- کودک و رفتارهای اجتماعی کودکان دارای خودکنترلی پایین مورد استفاده گیرد.
Behavioral problems such as low self-control cause communicational and psychological damages in the children. Therefore, the present study was conducted to investigate the effectiveness of executive functions training on the parent-child interaction and the children’s social behaviors with low self-control. The present study was experimental with pretest, posttest and control group design. The statistical population of the present study included the children with low self-control in the city of Isfahan in academic year 2020-21. 40 children were selected through multi-stage clustered random sampling method and they were randomly accommodated into experimental and control groups (each group of 20 children). The experimental group received ten seventy-five-minute sessions of intervention regarding executive functions training (Fischer et al, 2005) during two months. Three children from the experimental group and two from the control group were omitted from the study. The applied questionnaires in this study included Children's Self-control Questionnaire (Kendal & Wilcox, 1979), Parent child relationship scale or (Piyanta, 1994) and social skills questionnaire. The data from the study were analyzed through ANCOVA method . The results showed that executive functions training have significant effect on the parent-child interaction and social behaviors of the children with low self-control. According to the findings of the present study it can be concluded that executive functions training can be employed as an efficient method to improve parent-child interaction and social behaviors of the children with low self-control through employing techniques such as Increase focus and accuracy, organize activities, respond to deterrence, control impulsivity, and plan training.
ملخص الجهاز:
بـر اسـاس یافته های پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که آموزش کارکردهای اجرایی با بهره گیری از فنـونی هماننـد افـزایش تمرکـز و دقـت ، سـازمان دهی فعالیت هـا، بـازداری پاسـخ ، کنتـرل تکانشـگری و آمـوزش برنامه ریزی میتواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود تعامـل والـد- کـودک و رفتارهـای اجتمـاعی کودکان با خودکنترلی پایین مورداستفاده گیرد.
Chester, Lynam, Milich, Powell, Andersen & DeWall 2.
1. Berenguer, Roselló, Colomer, Baixauli & Miranda 2.
De Bruijn, Hartman, Kostons, Visscher & Bosker 7.
Latzman, Elkovitch, Yong & Clark در حوزه ضرورت انجام پژوهش حاضر بایـد بیـان کـرد کـه مؤلفـه های روان شـناختی همچون تعامل والد- کودک و رفتارهای اجتماعی در کودکان با خـودکنترلی پـایین دارای نقشی انکارناپذیر در آینـده دانش آمـوزان هسـتند کـه لازم اسـت بـا اسـتفاده از روش هـای آموزشی و درمانی مناسب سعی شود تا این مؤلفه ها تحت تأثیر قرار گرفته تا از این رهگـذر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و همچنین عملکـرد اجتمـاعی و ارتبـاطی آن هـا نیـز شـتاب بیشتری پیدا کند.
حال بـا توجـه بـه اهمیـت مؤلفـه های تعامـل والـد- کـودک و رفتارهـای اجتماعی کودکان با خودکنترلی پایین و لزوم بـه کارگیری روش هـای مداخلـه ای و درمـان مناسب و بهنگام ، نیاز است که این کودکان مداخله روان شناختی کارآمد همچون آمـوزش کارکردهای اجرایی را دریافت نمایند، چراکه کارآمدی آموزش کارکردهـای اجرایـی در بهبود مؤلفـه های روان شـناختی، ارتبـاطی، رفتـاری و تحصـیلی جامعـه های آمـاری مختلـف (به خصوص کودکان ) در پژوهش های پیشین تأییدشده است ؛ بنابراین با توجه به عدم انجـام پژوهشی مشابه ، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش کارکردهـای اجرایـی بـر تعامل والد- کودک و رفتارهای اجتماعی کودکان با خودکنترلی اثربخش بود.