خلاصة:
ابوالمفضل شیبانی (م. ۳۸۷ق) از جمله راویان پرکاری است که روایات پرشماری در منابع حدیث و کلام فرق اسلامی دارد و حتی جمعی از بزرگان فریقین او را به حافظبودن میستایند. با وجود این، گاه دخل و تصرفات غیرمتعهدانهای در نقل روایات و اسناد داشته و جمعی از رجالیان متقدم مانند جمع زیادی از مشایخ نجاشی و برخی از بزرگان عامی سدۀ چهار و پنج همچون دارقطنی و برخی از شاگردان روایی شیبانی او را تضعیف کردهاند. از امامیه نیز بزرگانی چون ابنغضائری او را متهم به سندسازی میکند. اما جمعی از عالمان سدههای اخیر، پیشنیان رجالی را به تندروی یا تأثیرپذیری از نگرشهای کلامی عامه در تضعیف متهم کردهاند. بنابراین، مسأله اصلی مقاله، یافتن راههایی برای قضاوت در این اختلافات است. یافته تحقیق آن است که نقدهای این عالمان بر تضعیفات پیشینیان ناتمام است و با روشهایی تاریخی مانند ابحاث طبقاتی و بررسیهای تطبیقی منابع میتوان برخی از تحریفات شیبانی را کشف کرد. همچنین شیبانی مانند برخی از جریانهای حدیثی رقیب امامیه، گاه با مقابله به مثل، اسنادی ساختگی در تأیید مذهب ارائه داده است.
Abu al-Mufaddal Sheibani (d. 387 AH/ 997 CE) is one of the prolific narrators who has numerous narrations in the sources of hadith and theology of Islamic sects and even a group of great scholars praise him for being a memorizer [hafiz]. However, he sometimes interfered and made non-committal interventions in the narrating narrations and documents, and a group of early rijalis [biographical evaluation specialists], such as a large number of Najashi’s teachers and some Sunni scholars of the fourth and fifth centuries such as Daraqutni and some students of Sheobani narration, debilitated him. Amon the Imami scholars such as Ibn Ghazairi also accuse him of forging documentation. But several scholars in recent centuries have accused predecessor rijali of being extremist or influenced by Sunni theological attitudes in undermining. Therefore, the main issue of the article is to find ways to judge these disputes. The research finding indicates that the critiques of these scholars on the undermining of their predecessors are incomplete and some historical distortions of Sheibani can be discovered by historical methods such as discussions concerning the classes [in bibliographical evaluation] and comparative studies of sources. Also, Sheibani, like some rival hadithi trends of the Imamia, has sometimes presented fake documents in support of the religion in retaliation.
ملخص الجهاز:
البتـه در ميان معاصران شيعي، برخي مانند حسن انصاري و احمـد پـاکتچي در نگاشـته هاي خـود در مـورد شيباني، به نمونه شواهدي از جعليات شيباني در تأييد نظر قدما اشاره اي کرده اند، محمد تقي ذاکري نيز در پايان نامه خود با عنوان «نقش ابوالمفضل شيباني در روايات تاريخ اهل بيت ع » نيز در چند موضـع تا حدي به شواهد تحريفات شيباني پرداخته ، اما با اين همه هنوز اختلاف در ايـن زمينـه بـاقي اسـت و مناسب است که در اين مقاله به پژوهش مستقل و مفصلي در مورد مستندات اتهـام شـيباني و بررسـي تفصيلي ديدگاه ها در مورد شيباني و اتهام او پرداخته شود.
٤. نقد نگرش متأخران مدافع شيباني در مورد علل تضعيفات قدما برخي از متأخرين مدافعان شيباني به طورکلي يکي از علل اصلي جرح هـاي قـدماي رجـالي ماننـد نجاشي را تأثر از آراي عامه در تضـعيف راويـان فضـائل و مثالـب ميشـمارند (مجلسـي اول ، ١٤٠٦: ٩٥/١؛ ج ٢٧٨/١٤ - ٢٧٩؛ مجلســي دوم ، ١٤٠٣: ٨٩/٥٢؛ مامقــاني، ١٤٣١: ٣٠٠/٢ - ٣٠٥؛ ســند، ١٤٣١: ٣٠٠؛ نيز ٢٧٣، ٣١٦، ٣٢٠)، که اين ديدگاه متأخر کاستيهاي بسياري دارد (قربـاني، اکبـري، ١٣٩٧: بخش ٢ - ٣ - ١ - ١)؛ بسياري از محدثان و متکلمان به نام امامي و به ويژه خود شـيباني فـراوان از مشايخ عامي استفاده کرده اند (همان ؛ موسوي تنياني، ١٣٩٢: ٨٩ - ١١٠) اما چنان کـه محمـد سـند هم تلويحا اذعان نموده ، داشتن مشايخ عامي به تنهايي تأثر کلامي ايشان از عامه را ثابت نميکند.