ملخص الجهاز:
على بن جعفر -برادر امام كاظم(ع)- مىگويد: خدا امام رضا(ع) را كه موردبىمهرى برادرها و عموها واقع شده بود يارى كرد.
امامرضا(ع) گريه كرد و فرمود: عمو، نشنيدهاى كه پدرم مىفرمود: پيامبر خدا فرموده است:بِأبى ابنَ خِيَرَةِ الإماءِ النَّوبِيَّةِ الطَّيِّبةِ يَكونُ مِن وُلدِهِ الطَّريدُ الشَّريدُ المَوتورُ بِأبيهِ و جَّدِّهِو صاحِبِ الغَيبَةِ فَيُقالُك ماتَ أو هَلَكَ أو أىَّ وادٍ سَلَكَ: پدرم فداى فرزند بانوى برگزيدهپاك اهل سرزمين نوبه!
سپس به شما اشاره كرد و فرمود:سرور و سالارشان اين است كه از حكمت و فهم و سخاوت و معرفت تام برخورداراست.
سپس امام به راوى فرمود: اين مطالب پيش تو امانت است.
حضرتش بر مسند افاضات قلبى فرمود: القَصدُ إلَى اللّهِ تَعالى بِالقُلوبِ أبلَغُ مِنإتعابِ الجَوارِحِ بِالأعمالِ 3 : با دلها به سوى خدا رفتن از به رنج انداختن اعضاى بدن بهوسيله اعمال، رسانندهتر است.
مقام و منزلت قلب در بدن، همان مقام و منزلت امام است در ميان امت.
به همين جهت است كه داروهاى مادى اگر دردى را آرامش بخشند درد ديگرى پديدمىآورند و انسان را مادامالعمر درگير مىكنند و تا روز مرگ در حسرت سلامت،كولهبارى از غم و اندوه را به دوش مىكشد و ناكام از دنيا مىرود.
به هيچ وجه نمىتوان پذيرفت كه اين داروهاى شفابخش تنها درمان بيمارىهاىقلب و روان است؛ بلكه اطلاق آنها شامل بيمارىهاى جسمى نيز مىشود؛ بهويژهاينكه اگر انسان داراى قلب سليم باشد، از تن سالم هم برخوردار است و از عمر طبيعىمحروم نمىشود.
درست است كه در عبادات، روح و بدن مشاركت دارند؛ ولى حركات يا سكونبدن زمانى ارزش پيدا مىكند كه روى دل به سوى حق باشد.