خلاصة:
برای ابوسعیدابوالخیر در فرهنگِ ایرانی، جایگاهی همانند سقراط در فرهنگِ یونانی در نظر گرفته شده است. این دو، بهرغمِ آنکه هیچ تألیفی از خود به یادگار نگذاشتهاند، امّا در تعدادی کثیر از کتابها حضوری پُررنگ دارند. نقشآفرینیِ ابوسعید در متونِ کهنِ ادب فارسی را به سه شکلِ مختلف میتوان دید. یادکردها از او، یا دارای منبعی شناخته شده هستند و با مأخذِ اصلی خود از نظر محتوا هیچ مغایرتی را نشان نمیدهند. یا هیچ مأخذی مشخص برای آنها نمیتوان در نظر گرفت. یا اینکه بهرغم مشخص بودنِ مأخذ، مضمونِ آنها در مقایسه با منبعِ اصلی، مغایرتی فاحش دارد. هدف از جستارِ حاضر، معرفی این مغایرتها و توضیح در بابِ علل متصوّر بر چگونگی پدید آمدنِ آنهاست. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد از میانِ چندین عامل مهم، که سببسازِ بروز این لغزشها بوده، خَبط و خَلطِ زندگانی اشخاصِ مختلف با یکدیگر، نقلِ مسموعات بهجای استناد به مآخذِ مکتوب، و همچنین استفاده از منابعِ واسطه در عوضِ رجوع به منابعِ اصلی، بیشترین نقش را در شکلگیری این سهوها ایفا کرده است.
In Iranian culture, Abu Sa'id Abolkheir has possessed a similar stand as that of Socrates in Greek culture. They have both been mentioned and cited in a large number of books, even though they have not written a single text. Abu Sa'id Abolkheir’s roles in ancient Persian literature can be seen in three different ways: his remaining works have either known sources, with no discrepancy between them and their sources in term of content, have no specific sources, or have specific sources but with a great discrepancy between them and the sources. The aim of the present investigation was to identify the so-called discrepancies and the reasons behind them. The obtained results revealed that among the several main factors which caused such slips of the pen, untidiness and shuffle of people’s lives along with quotation of what has been heard, instead of citing valid sources, and also using second hand sources instead of original sources, have played the most significant roles.
ملخص الجهاز:
ج : سومين صورت از حضور ابوسعيد در متون کهن ، چنان است که بخشي از آنچه مرتبط با احوال يا اقوال ابوسعيد است ، با آن که صورت اصلي آن ها را در يکي از سه مقامۀ بازمانده ميتوان يافت ، اما آن مطالب ، بنا به دلايلي چند، به صورت خطا، نقل و ثبت شده اند.
نتايج حاصل از اين پژوهش نشان مي دهد در۲۰ کتاب ، از منابعي که جامعۀ آماري اين تحقيق را تشکيل داده اند، آنچه مؤلفان در معرفي برخي از احوال ابوسعيد به بيان آن پرداخته اند، در مقايسه با صورت اصلي آن ها،به وضوح تمام با خطا و لغزش همراه است .
هرچند شيخ ابوالقاسم کرکاني نيز از مشايخ معاصر با ابوسعيد ابوالخير بود، و شيخ با او ملاقات و مصاحبت ها داشت ، اما ذکر اسم «ابوالقاسم کرکاني » به جاي «ابوالقاسم بشر ياسين » نشان دهندٔە آن است که احوال اين دو «ابوالقاسم » با يک ديگر درهم آميخته است .
در مقامه هاي بازمانده از ابوسعيد، نه تنها هيچ اشاره اي به نام اين پير نشده ، بلکه محل گفت وگوي ابوسعيد با اين «پير بينام و نشان » در منطقۀ «دره گز» و روستاي «شامينه » ذکر شده است (ابن منور،۱۳۷۱: ۳۸؛ ابوروح لطف الله ، ۶۷:۱۳۸۴؛ شفيعي کدکني،۱۳۳:۱۳۸۶).