خلاصة:
درباره وحدت شرایع دیدگاههای متعددی مطرح است. برخی شرایع الاهی را فقط در اصول دین مشترک دانستهاند؛ ولی عدهای برآنند که شرایع الاهی علاوه بر اشتراک در اصول، در برخی فروع عملی نیز اشتراک دارند. قائلان به اشتراک نیز درباره نسخ شرایع پیشین آرای متفاوتی دارند. مشهور فقیهان مذاهب اسلامی معتقد به نسخ شرایع پیشیناند و عدهای به نسخ جزئی این شرایع قائل شدهاند و برخی نیز از نسخنشدن شرایع سخن به میان آوردهاند. فرضیه این پژوهش آن است که برخلاف بسیاری از دیدگاههای مهم در این موضوع، شرایع الاهی علاوه بر اشتراک در اصول، در بیشتر فروع عملی نیز اشتراک دارند. از اینرو، مسلمانان میتوانند به آموزههای الاهی شرایع گذشته در صورت صحت نقل و واقعنشدن تحریف، به جز در مسائل خاص، همانند آموزههای شریعت اسلام عمل کنند.
هنا اقوال کثیره متعدده؛ منها: ان الشرایع الالهیه مشترکه فی الاصول فقط. و قال الاخرون ان الشرايع الالهیه مضافا الی الاشتراک فی الاصول کانت مشترکه فی بعض الفروع ایضا. اختلف القايلون بالاشتراک فی نسخ الشرايع السابقه و المشهور بین فقهاء المذاهب الاسلامیه هو نسخ الشرايع السابقه؛ و ذهب بعضهم الی النسخ الجزيی فی هذه الشرایع و الاخرون الی عدم وجود النسخ فی الشرايع السابقه. فرض فی هذه المقاله ان الشرايع الالهیه مضافا الی الاشتراک فی الاصول، مشترکه فی کثیر من الفروع ایضا؛ خلافا لکثیر من الاقوال المهمه. فلهذا یمکن للمسلمین العمل بمعارف الالهیه فی الشرايع السابقه ان کانه مصونه عن التحریف الا فی الموضوعات الخاصه بالاسلام.
ملخص الجهاز:
اما قبل از پرداختن به دیدگاههای مطرحشده در این باره و نقد آنها و تبیین دیدگاه برگزیده لازم است اصطلاحات و مفاهیم مربوط به بحث و نیز محل نزاع اصلی غزالی، محمد، المنخول، ص320؛ زرکشی، محمد بن بهادر، البحر المحیط فی اصول الفقه، ج4، ص346؛ آملی، سید حیدر، تفسیر المحیط الاعظم والبحر الخظم فی تأویل کتاب الله العزیز المحکم، ج1، ص537.
2 بخش دوم، آموزههایی است که از شرایع پیشین در قرآن و سنت اسلامی مطرح شده است؛ اما اسلام این آموزهها را فقط متعلق به شرایع گذشته دانسته و نسخ آنها را در شرایع دیگر یا اسلام اعلام کرده است، مانند تحریم گوشت برخی چهارپایان در شریعت یهود (وَ عَلَی الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا کلَّ ذِی ظُفُرٍ وَ مِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَیهِمْ شُحُومَهُمَا إِلاَّ مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا) 3 و ممنوعیت کار در روز شنبه در این شریعت (وَ قُلْنَا لَهُمْ لاَ تَعْدُواْ فِی السَّبْتِ وَ أَخَذْنَا مِنْهُم مِّیثَاقًا غَلِیظًا) 4 که برخی از این احکام کیفری در شریعت حضرت عیسی7 نسخ و برای بنیاسرائیل مباح شد (وَ مُصَدِّقًا لمَا بَینَ یدَی مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَکم بَعْضَ الَّذِی حُرِّمَ عَلَیکمْ).
مؤید این نکته آیات متعددی از قرآن کریم است که برای اثبات برخی امور، پیامبر یا مسلمانان را به مراجعه به اهل کتاب یا منابع شرایع آنان فرمان داده است، از جمله در آیات 43 نحل و 7 انبیاء مسلمانان را مأمور به پرسش از عالمان اهل کتاب کرده است (فَاسْئلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ) و در آیه 94 یونس به آن دسته از انسانها که در آموزههای دین اسلام تردید دارند فرمان داده است که از عالمان اهل کتاب درباره الاهیبودن این آموزهها بپرسند (فَإِنْ کنْتَ فِی شَک ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج3، ص338؛ متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمال، ج1، ص200.