خلاصة:
من الجدیر ملاحظه التکافؤ وفی بعض الأحیان؛ عملیّه النسخ من قِبل فنانّی الحقبه الإسلامیه لموتیفات الآثار الفنیّه والثقافیّه فی العصر الساسانی؛ وهی تعکس –وبوضوح- مدی سعه التأثّر الکبیر من ثقافه الساسانیین وفنّهم. ینهج بحثنا هذا المنهج التحلیلی من حیث الماهیّه والجوهر، وقد استخدمنا الوثائق المکتبیه فی جمع المعلومات حتّی یتهیّأ لنا المجال لدراسه علل الموتیفات الفنیّه فی العصر الساسانی فی آثار العصور الإسلامیّه وتناولنا أیضاً الأسباب المؤثّره فی البحث حول علل استمرار الموتیفات فی غضون العصور المعنیّه؛ لأنّه لا یتهیّأ لنا النظره الصحیحه بالنسبه إلی الآثار الفنیّه فی العصور الإسلامیّه إلّا من خلال الاستیعاب العمیق بالنسبه إلی جذور هذه الآثار ومضامینها. ترجع استمرار توظیف واستخدام الموتیفات التی تتعلق بفتره ماقبل الإسلام، فی العصر الإسلامی، لعدّه أسباب؛ وهذا الخلاف یتبیّن من خلال الظروف التأریخیه والجغرافیه الّتی تمّ فیها خلق العمل الأدبی، یمکن فی هذا الصدد الإشاره إلی توغّل الأشراف والعوائل والحکومات الإیرانیه ووجود الأدب وتأریخ إیران الشفهی إلی جانب ما تبقّی من المستوی الأعظم من آثار الدوله الساسانیه بعد الإسلام، بحیث أصبح کلّ ذلک أرضیّه خصبه لانتقال الأدوار والمضامین من تلک العصور إلی العصر الإسلامی.
تطابق قابل تامل و در برخی موارد حتی کپی برداری هنرمندان دوران اسلامی ، از نقشمایه های اثار هنری و فرهنگی دوره ساسانی ، نکته ای قابل تامل است که به خوبی می تواند گستره ی عظیم تاثیر پذیری از فرهنگ و هنر ساسانیان را به نمایش گذارد. در این پژوهش که از لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات تاریخی است و ابزار گرداوری اطلاعات ان به صورت کتابخانه ای صورت گرفته است ، بر انیم تا به واکاویی علل تداوم موتیف ها ی هنری دوره ساسانی در اثار دوران اسلامی پرداخته می شود و عواملی که بستر لازم برای تداوم نقش مایه ها را فراهم اورده اند، مورد پژوهش قرار می گیرد؛ زیرا درک درست اثار هنری دوران اسلامی تنها در پرتو درک عمیق ریشه ها و مضامین این اثار حاصل می گردد. تداوم استفاده از نقشمایه های دوره قبل از اسلام در دوران اسلامی ، ریشه در عواملی چند دارد که با توجه به موقعیت تاریخی و جغرافیایی که اثار هنری در ان بوجود امده اند، متفاوت است که از ان جمله می توان به نفوذ نجبا و خاندان های ایرانی و حکومت های ایرانی اشاره نمود و همچنین ادبیات و تاریخی شفاهی ایرانی نیز در کنار باقی ماندن حجم گسترده ای از اثار دوره ساسانی در بعد از اسلام توانسته است بستر لازم برای گذار نقش ها و مضامین انها را به دوران اسلامی فراهم اورد.
The Sassanid era is one of the brightest periods of art and civilization in Iran. There are major remains of many different types: monumental rock reliefs, silver vessels, stucco architectural decoration, and seals.
Sassanid art and culture could affect on the Islamic arts in Iran, including in the field of urbanism, architecture, textiles, metallurgy, painting, pottery. There are a lot of motifs that are very similar to the Sassanid ones.
The Sassanid Empire had an enduring legacy in the Islamic period. On the one hand, the continuation of certain artistic techniques, such as silk production, plate, and stucco, may be attributed to the caliph’s practical marshaling of Sassanid artists to the service of the new state. In some cases, motifs on the artwork of the Islamic era do not show only a simple pattern of previous art, but we see full compliance and a copy of the Sassanid motifs. The pottery as well as cultural and artistic works belonging to the Islamic period too show that they were not unaffected by the Sassanid period. Here, an attempt is being made to study the transition of culture and art of the Sassanid era to the Islamic period. The study of the pottery motifs in the Islamic period can specify the amount of influence and the reasons for the transfer of Sassanid art. This research focuses on the designs of Islamic pottery that are much similar to the Sassanid motifs.