خلاصة:
قوم و قوم گرایی، پدیده ای است که در پایان قرن بیستم توانست منشا تحولات عظیمی در جهان گردد. کشور ما ایران نیز به جهت قرارگرفتن در گذرگاه مهاجرت های تاریخی با ترکیب قومیت های مختلف در بافت جمعیتی خود از این امر مستثنی نبوده و متاثر از پدیده قوم گرایی می باشد. یکی از مصادیق بارز قوم گرایی و ناسیونالیسم آن هم به شکل افراطی، ظهور پان ترکیسم در آغاز قرن بیستم میلادی می باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش قوم گرایی در مناطق مرزی استان های آذربایجان شرقی و اردبیل با تاکید بر موضوع پان ترکیسم می باشد. روش تحقیق حاضر از نظر داده ها کمی و از نظر اهداف کاربردی و از نظر ماهیت، مطالعه ی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را شوراهای اسلامی و نمایندگان تشکل های مردمی مناطق مرزی استان های آذربایجان شرقی و اردبیل تشکیل می دهند. نمونه و روش نمونه گیری بر اساس روش تصادفی و فرمول تعیین حجم نمونه تعداد ۱۵۵ نفر حجم نمونه را تشکیل می دهد. ابزار سنجش پژوهش حاضر پرسشنامه ۳۰ سیوالی محقق ساخته می باشد. اعتبار ابزار به وسیله ی آلفای کرونباخ محاسبه و مقدار آن ۸۳/۰ و روایی آن توسط روایی صوری تایید شده است. داده های حاضر به وسیله ی آزمون های آماری موسوم به همبستگی اسپیرمن در بسته ی نرم افزاری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصله از آزمون فرضیه ها بیان گر آن است که بین ایده های پان ترکیستی و واگرایی مردم مناطق مرزی استان های آذربایجان شرقی و اردبیل و نیز تبلیغات پان ترکیستی برآمده از بیرون مرز در زمینه های اجتماعی، امنیتی و فرهنگی بر مردمان این مناطق اثر معنی داری نداشته است است. همچنین مردم شهرستان اردبیل نسبت به اهداف سوء پان ترکیست آگاهی کافی نداشته و هویت ایرانی، قدرت بالایی در زمینه بی تاثیر کردن تبلیغات پان ترکیستی دارد.
ملخص الجهاز:
از آنجايي که بحث قوم گرايي و پان ترکيسم و زمينه ه اي روي آوري به آن باعث بروز کنش هاي اعتراض آميز و نوع شديد آن يعني خشونت سياسي شده و امنيت اجتماعي را به مخاطره مي اندازد، بايد به اين قسمت توجه ويژه اي معمول داشت از سوي ديگر امروزه قوم گرايان با استفاده از ايده هاي پان ترکيسم سعي در تحريک احساسات قومي مردم داشته و از آن در جه ت اهداف سياسي خود ب هره ميبرند که در سال هاي اخير شاهد نمونه هايي از تحريک احساسات قومي که منجر به بروز تنش و اعتراضاتي گرديده است ، بوده ايم .
خندق آبادي (١٣٧٢) در پايان نامه کارشناسي ارشد خود با موضوع «قوميت و جنبش هاي اجتماعي در تاريخ معاصر ايران »، ماهيت جنبش هاي اجتماعي و جايگاه قوم گرايي در ايران را مورد بحث و بررسي قرار داده اند؛ يافته هاي تحقيق محقق نشان مي دهد هرگاه هويت ملي و گرايش به ايراني بودن ، در ميان اقوام ايراني کم رنگ گرديده است در قبال آن گرايش به هويت قومي بيشتر شده ، تا بدان جا که از سوي حاکمان وقت ، هويت قومي به عنوان معارضي براي هويت ملي تلقي مي گرديده است .
اين فرضيه و فرضيه هاي بعد از آن جايي شکل گرفته اند که بروز برخي ناآرامي ها از جمله موضوعات سال ١٣٨٥ که ريشه در مسائل اجتماعي و فرهنگي داشت با موج سواري مطرح کنندگان ايده هاي پان ترکيسمي همراه شد، لذا محققين اين مقاله با توجه به مطالعات مردم شناسي و وجود قرابت نسبي و سببي بين ساکنين دو طرف مرز، اين فرض را مطرح نمودند که : مردم مناطق مرزي استان هاي آذربايجان شرقي و اردبيل از جريان سازي و تشکل گرايي قومي 17 بيرون مرز تأثير ميپذيرند.