خلاصة:
راجع به جایگاه دین و مذهب در نظامهای سیاسی حاکم بر کشورها، به صورت کلی سه نوع نظام متصور است: 1. نظامهای سیاسی غیرمذهبی، 2. نظامهای سیاسی مبتنی بر رسمیت مذهب در قانونگذاری، 3. نظامهای سیاسی با رسمیت کامل دین و مذهب در تمام شئون کشور. نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری شیعی با حاکمیتی مبتنی بر ارزشهای اسلامی، جزء الگوی دوم محسوب میشود؛ لذا در این مقاله میکوشیم جایگاه تشیع در قانون اساسی و دیدگاههای دو رهبر انقلاب اسلامی ایران، روحالله خمینی و سید علی خامنهای، را بکاویم. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفیتحلیلی و منابع کتابخانهای و دیجیتال کمک میگیریم. به نظر میرسد با تصویب مذهب تشیع در قانون اساسی و تأکید رهبران دینی و سیاسی بر اهمیت و جایگاه تشیع، نتایج پذیرفتنی و موجهی در این زمینهها به دست آمده است: عرصههای داخلی نظیر «وحدتنظر در قانونگذاری و اداره مملکت»، «تضمین بقای انقلاب و استقلال نظام»، «تأمین حقوق اقلیتها» و «تقویت و تحکیم فرآیند دموکراسیسازی، نظیر حفظ و تقویت سازوکارهای مشارکت سیاسی»، «حفظ امنیت داخلی کشور» و عرصههای خارجی نظیر وحدت جهان تشیع و جلوگیری از عملیاتیشدن سیاستهای تفرقهآمیز و دشمنانه علیه وحدت جهان اسلام.
Regarding the position of religion in the political systems of the countries, there are generally three types of systems: 1. Non-religious political systems 2. Political systems based on the recognition of religion in legislation 3. Political systems with full recognition of religion in all the affairs of the country. The system of the Islamic Republic of Iran, as a Shiite state with a government based on Islamic values, is part of the second model; therefore, in this article, we try to examine the position of Shiism in the constitution and scrutinize the views of the two leaders of the Islamic Revolution of Iran, Ruhollah Khomeini and Seyyed Ali Khamenei. To achieve this goal, we use a descriptive-analytical method and library and digital resources. It seems that with the adoption of the Shiite religion in the constitution and the emphasis of religious and political leaders on the importance and position of Shiism, acceptable and justified results have been achieved in the following areas: domestic areas such as "unity in legislation and administration of the country", "ensuring the survival of the revolution and the independence of the system", "securing the rights of minorities", "strengthening the process of democratization, such as maintaining and strengthening mechanisms of political participation", "maintaining internal security" and external areas such as the unity of the Shiite world and the prevention of the implementation of divisive and hostile policies against the unity of the Islamic world.
ملخص الجهاز:
جایگاه تشیع در قانون اساسی از منظر روحالله خمینی و سید علی خامنهای1 عبدالرضا راشد* هادی جمشیدیان** محمدباقر خرمشاد*** [تاریخ دریافت: 08/12/1399؛ تاریخ پذیرش: 03/03/1400] چکیده راجع به جایگاه دین و مذهب در نظامهای سیاسی حاکم بر کشورها، به صورت کلی سه نوع نظام متصور است: 1.
نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری شیعی با حاکمیتی مبتنی بر ارزشهای اسلامی، جزء الگوی دوم محسوب میشود؛ لذا در این مقاله میکوشیم جایگاه تشیع در قانون اساسی و دیدگاههای دو رهبر انقلاب اسلامی ایران، روحالله خمینی و سید علی خامنهای، را بکاویم.
به نظر میرسد با تصویب مذهب تشیع در قانون اساسی و تأکید رهبران دینی و سیاسی بر اهمیت و جایگاه تشیع، نتایج پذیرفتنی و موجهی در این زمینهها به دست آمده است: عرصههای داخلی نظیر «وحدتنظر در قانونگذاری و اداره مملکت»، «تضمین بقای انقلاب و استقلال نظام»، «تأمین حقوق اقلیتها» و «تقویت و تحکیم فرآیند دموکراسیسازی، نظیر حفظ و تقویت سازوکارهای مشارکت سیاسی»، «حفظ امنیت داخلی کشور» و عرصههای خارجی نظیر وحدت جهان تشیع و جلوگیری از عملیاتیشدن سیاستهای تفرقهآمیز و دشمنانه علیه وحدت جهان اسلام.
بنابراین، در مقاله حاضر میکوشیم نخست جایگاه تشیع در قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران را بررسی کنیم؛ در بخش دیگر هم به دیدگاههای روحالله خمینی و سید علی خامنهای درباره تشیع و جایگاهش در انقلاب اسلامی میپردازیم.
از میان دلایل مطرحشده، به نظر میرسد «ضمانت تأمین حقوق اقلیتها»، منطقیتر و دموکراتیکتر است، چراکه قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران دین و مذهب اقلیتها را معتبر شمرده، و جواز التزام به آن را تضمین کرده است.