خلاصة:
کتاب المسترشد که در دههای اخیر منتشر شده و در نوشتهها مورد استناد قرار گرفته، وضعیت مبهمی دارد؛ که دراین نوشتار، به این ابهامات پرداخته و برخی نتایج زیر حاصل شده: اسناد حدیثی شیعه منسوب به «محمدبن جریر طبری»، غالباً به طبری عامی مورخ، مربوط هستند؛ و تا قبل از قرن 6، هیچ نامی از «رستم طبری» در احادیث وجود ندارد؛ و البته، احادیث با نام «ابنرستم» در کتاب کنونی نیز، وجود ندارند. کتاب کنونی، از اواسط قرن 7 مورد استناد بوده؛ و اکنون ده نسخۀ خطی دارد؛ که همگی متأخر و بعد از قرن 11 و با منشأ واحد هستند. با توجه به دلایلی، مؤلف کتاب کنونی، ابنرستم یا طبری نیست؛ و اساساً این کتاب، المسترشد نیست. یعنی، عبارت سند حدیث اول کتاب، برخی را به اشتباه انداخته که کتاب از طبری شیعی است؛ در صورتی که منظور از این نام، طبری عامیِ مورخ است. همچنین، شخص طبری غیرعامی، در منابع رجالی، مجهول است؛ و ترجمهای پیرامون وی وجود ندارد.
The book al-Mustarshid, which has been published in recent decades and referred in researches, has an unclear state. This paper concerns its ambiguous state, resulting that: Shiite hadith sanads (chains of transmitters) attributed to “Muhammad ibn Jarir Tabari” are often referred to Tabari, the famous Sunni historian; i.e. the name “Rostam Tabari” has not been traced in the hadiths until the sixth century. Also, there is no hadith related to “Ibn Rostam” in this book. The book has been cited since the mid-seventh century, and now has ten manuscripts which are all late belonging to the post-eleventh century with a single origin. For some reason, the author of this book neither is Ibn Rostam nor Tabari. In addition, this book indeed is not al-Mustarshid. That is, the sanad phrase in the first hadith of the book has misled some that this book belongs to Shiite Tabari, while it refers to Sunni historian Tabari. Also, the Shiite Tabari is unknown in the rijali sources and there is no biography about him.
ملخص الجهاز:
«بازشناسي مؤلف کتابي که "المسترشد" خوانده ميشود» 1 کاظم استادي (تاريخ دريافت مقاله : ١٤٠٠/٢/٩- تاريخ پذيرش مقاله : ١٤٠٠/١٠/٢٠) چکيده کتاب المسترشد که در دههاي اخير منتشر شده و در نوشته ها مورد استناد قرار گرفته ، وضعيت مبهمي دارد؛ که دراين نوشتار، به اين ابهامـات پرداختـه و برخـي نتـايج زيـر حاصل شده : اسناد حديثي شيعه منسوب به «محمدبن جرير طبري»، غالبـا بـه طبـري عامي مورخ ، مربوط هستند؛ و تا قبل از قرن ٦، هيچ نامي از «رستم طبري» در احاديث وجود ندارد؛ و البته ، احاديث با نام «ابن رستم » در کتاب کنوني نيز، وجود ندارند.
بنابراين ، اکنون مشخص نيست که جداي از طبري عامي ، طبري مـورد نظـر نجاشـي کيست ؟ و چه ترجمه اي دارد و ارتباط او با احاديث کنوني موجود در منابع از ابن رستم و نيز محمد بن جرير طبري کدام است ؟ ج) در فهرست طوسي (م ٤٦٠ق ) نيز همين دو مورد نجاشي ، البتـه بـا تفـاوت بسـيار مهمي در انتساب کتاب المسترشد، به طبري عامي آمده است : ١.
در کتاب مناقب ابن شهرآشوب ، چند مطلب به نقل از کتاب المسترشـد و ابـن رسـتم طبري ذکر شده ؛ که البته هـر چنـد مطلـب ، در کتـاب کنـوني کـه المسترشـد خوانـده ميشود، نيستند [نکـ : ٤، ج٢ ، ص٢٩٤؛ ج٤، ص١٣٤]؛ و نيز دو حديث منقـول از ابـن جرير بن رستم الطبري که در صفحات ٢٦٢ و ٣٥١ جلد چهارم مناقب آمـده اسـت ؛ کـه البته در آن، اشاره اي به کتاب المسترشد نشده است .