ملخص الجهاز:
"جدا از تاثیر این سفرها بر فرهیختگان و هنرمندان،فکر میکنید چه تاثیری بر مجموعهء فضای طرفین میگذارد؟و چطور میشود این را تسری داد به مردم و مخاطبان عام و قشر جوان؟ البته بخش عمده فضای فرهنگی هر جامعهای به نخبگان آن باز میگردد و وقتی نخبگان بهطور طبیعی این ارتباط صمیمی را آقایی آنجا بود،به نام علی بالا حاجیزاده که عجیب به ایران عشق میورزید؛ حتی از مناسبات بین شعرای ایرانی اطلاع داشت اما رایزنی فرهنگی ایران خیلی از ما را نمیشناخت؛حتی خیلی از چهرهها را که تصویرشان از تلویزیون پخش میشود و مردم میشناسند،آنها نمیشناختند (به تصویر صفحه مراجعه شود) داشته باشند،خودشان میتوانند ذهن مخاطب را بسازند.
فضای هنر آذربایجان را چگونه دیدید؟ آیا آنها هم مشربهای خاص خود را دارند و آیا چیزی به نام هنر اجتماعی یا متعهد در آنجا ظهور و بروز دارد؟ در شعرهایی که خوانده میشد،تنوع را میدیم؛البته شکل اجتماعی که در ایران هست در آنجا مشهود نیست چون ظاهرا جداییشان از شوروی چندان برای آنها خوشایند نبوده و اینطوری حس میشد که در تمام دیدارهای خود با اهل فکر و فرهنگ آذربایجان،عشق عمیقی توام با حسرت نسبت به ایران را احساس میکردیم.
دیدگاه مطرح در اشعار شاعران ما چه بود؟آیا در حد یادآوری پسزمینهء با آنها خلاصه میشد یا به آینده و آرمانها و دمیدن روح جدید در آنها هم نظر داشت؟ دوستانی که بیشتر در آنجا شعر خواندند، دوستان ترکزبان ما بودند که فکر میکنم قدری تحت تاثیر ضای عاطفی آنجا قرار میگرفتند؛به همین دلیل تلاش میکردند پاسخدهنده این فضا با شور و شعرها اغلب ترسیمکننده فضای عاطفی بود."