خلاصة:
پادگفتمانها پارهگفتارهایی حمایتی با ساختاری متأثر از موتیفهایی همچون فرهنگ، آداب و سنن قومی و تباری، شرایط خاص زمانی و مکانی، و اعتقادات دینی، آیینی و اساطیری است که با ایجاد هالههای معنایی، هستۀ نظام گفتمانی در روایت را به گونههای مختلف تقویت و حمایت میکند. در این میان، پادگفتمانها با موتیفهای دینی و آیینی از پربسامدترین گونههای پادگفتمان در زبان و فرهنگ عامیانۀ ایرانی است که با توجه به تأثیر مستقیم زبان و فرهنگ بر ساختار روایتی قصههای عامیانۀ ایرانی، این نوع پادگفتمانها در قصهها نیز نمودهای فراوانی دارد که شناخت گونهها و بسامد آنها و نیز چگونگی کارکرد این رفتارهای پشتیبان در قصههای عامیانه، روشنکنندۀ ابعاد تازهای از ماهیت پادگفتمانها و نقش آنها در پیشبرد روایت خواهد بود. در این پژوهش که با روش تحلیلی و کاربردی و با رویکرد نشانهمعناشناسی گفتمانی انجام شده، نمود و کارکرد پادگفتمانهای دینی و آیینی در 35 قصۀ کوتاه عامیانه از کتاب گل به صنوبر چه کرد؟ اثر سید ابوالقاسم انجوی شیرازی بررسی شده است. نتایج تحقیق حاکی از این است که یازده گونه از پادگفتمانهای دینی و آیینی رایج در زبان و فرهنگ عامیانه در این روایتها نیز نمود یافته که اصل کنش، بهعنوان هستۀ نظام گفتمانی، در این روایتها را با کارکردهایی القایی (دو مورد)، ایجابی (شش مورد) و القایی ـ ایجابی (3 مورد) حمایت معنایی کردهاند. همچنین یافتههای پژوهش نشان میدهد که پادگفتمان «اعداد مقدس» و پادگفتمانهای «توبه» و «نذر کردن» بهترتیب پربسامدترین و کمبسامدترین گونههای پادگفتمان دینی و آیینی در این روایتهاست.
, Counter-discourses are supportive discourses with a structure influenced by motifs such as: cultural, religious, ritual, mythological, which support the core of the discourse system in the narrative in various ways by creating semantic auras. Among them, counter-discourses with religious and ritual motifs are among the most frequent types of counter-discourses in Iranian folk language and culture. Due to the direct influence of language and culture on the narrative structure of Iranian folk tales, As well as how these supportive behaviors work in folk tales, it can shed light on new dimensions of the nature of counter-discourses and their role in advancing the narrative. In this research, which is an analytical and applied method with a sign-semantic approach to discourse, an attempt has been made to study and analyze the appearance and function of religious and ritual counter-discourses in 35 short folk tales from the book "Gol to Sanobar" by Seyyed Abolghasem Anju Shirazi. The results of this study indicate that 11 types of religious and ritual counter-discourses common in popular language and culture are also reflected in these narrations that the principle of action; As the core of the discourse system in these narratives with inductive (2 cases), positive (6 cases) and inductive-positive (3 cases) functions; They have also given semantic support. This study also shows that the counter-discourses of "sacred numbers" and the counter-discourses of "repentance" and "vowing" are the most frequent and least frequent types of religious and ritual counter-discourse in these narrations, respectively.
ملخص الجهاز:
اين پادگفتمان ها در اين قصه ها چگونه هستۀ نظام گفتماني روايت را مـورد حمايـت معنايي قرار ميدهند؟ فرضيۀ پژوهش از اين قرار است که موتيـف هـاي دينـي و آيينـي در ايـن قصـه هـا، درست همانند گفتار عاميانه ، در قالب پاره گفتارهايي همچون يـادکرد نـام هـاي مقـدس ، توفيق الهي، سوگند خوردن و سوگند دادن نمود يافته که مؤلفۀ کـنش ، بـه عنـوان هسـتۀ نظام گفتمان کنشي ارزشي را حمايت استمراري، تأييدي و تضميني ميکند که مـيتـوان کارکرد حمايتي آن ها را در قالب دو کـارکرد حمـايتي تضـميني (الـزام آوري) و القـايي (مجاب کردن ) در اين قصه ها دسته بندي کرد.
در قصه هاي عاميانۀ کوتاه ايراني که روايت آن ها در ارتباط با فرهنگ و زبان عاميانه شکل گرفته ، اين پادگفتمان ها نيز در قالب پاره گفتارهايي همچون «به خدا قسم » و «به شير مادر، به رنج پدر» داراي نمودهاي فراواني است که به سبب مرکزيت کنش در هستۀ روايت ، با ايجاد هاله اي از معناي الزام آور که از وجه نظارت الهي سرچشمه ميگيرد، انجام و استمرار کنش را در روايت به شکل حتمي و تضميني تقويت ميکند.
در قصه هاي عاميانۀ کوتاه ايراني، اين پادگفتمان ها نيز به شکلي روشن در بافت روايت نمود يافته و در سه شکل همسو نشان دادن کنش با خواست خداوند، 204 مربوط کردن کنش به خداوند و نيز شريک قرار دادن خداوند، هستۀ نظام گفتمان کنشي ارزشي را که مؤلفۀ کنش است ، تقويت و حمايت معنايي ميکند: الف .