خلاصة:
در سالهای اخیر، تلاش بسیاری با هدف طرح الگوی مدیریت عملکرد در سازمانها و بنگاههای دولتی و شبهدولتی صورت گرفته است. بهرغم این اقدامات، بسیاری از سازمانها همچنان بهرهوری اندکی دارند، زیرا الگویی کارآمد و مؤثر ارائه نشده است که بتواند عملکرد را بهصورت اصولی و در مسیر اعتلای سازمان، مدیریت کند. هدف این پژوهش شناساندن مدلی از مدیریت عملکرد است که، با بهرهگیری از آن، بستر مناسبی برای ایجاد نوآوری و رشد آن در سازمان فراهم آید. به بیانی دیگر، نشان داده میشود که سازمان چگونه میتواند، با بهکارگیری نوآوری و قابلیتهای پویا، مدیریت عملکرد خود را ارتقا بخشد. در این پژوهش، ابتدا با نظرخواهی از خبرگان، پرسشنامة پژوهش تدوین و با استفاده از شاخصهای CVI و CVR، روایی محتوایی سؤالات پرسشنامه بررسی و تایید گردید. سپس 380 پرسشنامه میان جانعه آماری (مدیران و کارکنان سازمان منطقة ویژة اقتصادی انرژی پارس) توزیع شد که 292 مورد از آنها پاسخ و عودت داده شد. دادههای جمعآوری شده، با استفاده از نرمافزار SmartPLS و تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری، به همراه تحلیل عاملی تأییدی، تحلیل و رابطه بین متغیرها بررسی گردید. بر اساس یافتههای حاصله از تحلیلهای آماری، مشخص شد که هر سه بعد متغیر قابلیتهای پویا (درک، کسب و تغییر) اثرگذاری مثبت و معناداری در مدیریت عملکرد دارد. در خصوص متغیر نوآوری نیز، هر سه بعد نوآوری (نوآوری در محصول، نوآوری در فرایند و نوآوری در ساختار)، به صورت مثبت و معناداری بر مدیریت عملکرد اثر دارند.
In recent years, many efforts have been made to design a performance management model in governmental and quasi-governmental organizations and enterprises. Despite these measures, many organizations still have little productivity, because there is no efficient and effective model that can manage performance in a principled way and in the direction of improving the organization. The purpose of this study is to introduce a model which would provide a suitable platform for innovation and its growth in the organization. In other words, it shows how the organization can improve its performance management by using innovation and dynamic capabilities. In this study, the research questionnaire was developed by consulting experts and using CVI and CVR indicators, the content validity of the questionnaire questions was reviewed and confirmed. Then, 380 questionnaires were distributed among Statistical population (managers and employees of Pars Special Economic Energy Zone Organization), of which 292 were answered and returned. The collected data were analyzed using SmartPLS software and structural equation modeling (SEM) technique, along with confirmatory factor analysis. Based on the findings of statistical analysis, it was found that all three dimensions of dynamic capabilities (perception, acquisition and change) have a positive and significant effect on performance management. Regarding the innovation variable, all three dimensions of innovation (product innovation, process innovation and structural innovation) have a positive and significant effect on performance management.
ملخص الجهاز:
٧٩-٩٤ بررسي اثرگذاري قابليتهاي پويا و نوآوري در مديريت عملکرد (مورد مطالعه : سازمان منطقۀ ويژة اقتصادي انرژي پارس ) فريبرز ذوالفقاري نصرآبادي ١، رضا نجف بيگي *٢، مهدي باقري 3 تاريخ دريافت : ١٣٩٩/٠٨/١٩ تاريخ پذيرش : ١٣٩٩/١١/٠٥ چکيده در سال هاي اخير، تلاش بسياري با هدف طرح الگوي مديريت عملکرد در سازمان ها و بنگاه هاي دولتي و شبه دولتي صورت گرفته است .
Eisenhardt, & Martin ٨٢| مجله توانمندسازي سرمايه انساني، دوره ٤، شماره ٢، تابستان ١٤٠٠ احمد١ (٢٠٠٧)، قابليتهاي پويا را جهت گيري رفتاري و مداوم سازمان در زمينۀ يکپارچه سازي ، شکل دهي مجدد، نوسازي و بازآفريني منابع و تواناييهاي خود و مهم تر از همه ، ارتقادادن و ساختاردهي دوبارة تواناييهاي اصلي به قصد پاسخگويي به محيط در حال تغيير و به دست آوردن وحفظ مزيت رقابتي تعريف کرده اند.
پيشينه پژوهش رفيع زاده ، آذر و ميرسپاسي (١٣٩٦)، در تحقيقي با عنوان "ارائۀ مدل مديريت عملکرد در سطح دولت "، بيان داشته اند نظام ارزيابي و پايشي در قالب مديريت عملکرد، که برنامه هاي کلان دولت را با نگرشي سيستمي و در تمام سطوح ، پايش کند و بازخوردهاي لازم را، براي هموارکردن راه رسيدن به اهداف و برنامه هاي تعيين شده مطرح کند، يکي از ضرورت هاست .
1. t-value مجله توانمندسازي سرمايه انساني، دوره ٤، شماره ٢، تابستان ١٤٠٠| ٨٩ ضريب مسير اثرگذاري متغير نوآوري در فرايند بر متغير مديريت عملکرد برابر است با ٠/١٠٢ و مقدار آمارة آزمون آن برابر است با ١/٩٦٧؛ بنابراين ، چون مقدار آمارة آزمون بزرگ تر از ١/٩٦ است ، معناداري رابطۀ ميان اين دو متغير احراز ميشود.