خلاصة:
اقتضای نظام اداری و اجرایی و همچنین بعضاً شبه قضایی آن را دارد که این دعاوی در مراجعی خاص و ویژه و جدا از دادگاههای عمومی رسیدگی شده و فصل اختلاف گردد. قویترین و بهترین راه حل در یک دعوی برخورداری از یک دادرسی مناسب و منصفانه است که برای طرفین ایجاد امنیت قضایی نماید و این امر میسور نیست مگر در دادگاهی مستقل و مناسب، استقلال و بی طرفی مرجع رسیدگی و تضمینات حق دفاع، حق علنی بودن محاکمات و رسیدگی مطلوب، استقلال و بی طرفی نهاد قضایی، امکان دسترسی به اصول و اسناد و مدارک در روند رسیدگی، شیوه انتصاب اعضا نهادهای قضایی و رسیدگی کننده میتواند از موارد لزوم دادرسی منصفانه را فراهم نموده و متناسب با الگوی دادرسی منصفانه باشد. با این حال دادرسی عادلانه و منصفانه یکی از جلوههای عدالت قضایی است واصول دادرسی عادلانه ریشه در عدالت دارد و به همین خاطر یکی از ضرورتهای جوامع دمکراتیک، پذیرش اصل دادرسی عادلانه میباشد. بنابراین لازم است طرحی ارائه شود تا ساختار واحد و منسجمی برای مراجع مذکور فراهم شده و علاوه برتخصصص حقوقی، تخصص در حیطه عملکرد اداری نیز در رفع اختلاف فراهم گردد و به دور از وابستگی سازمانها نهادها و ارگانهای اداری بتواند خالی از حب و بغض شخصی به فصل اختلافات موجود در ارائه خدمات بپردازد.
It is necessary for the administrative and executive system, as well as sometimes the quasi-judiciary, to hear these cases in special and special authorities, separate from the general courts, and to discuss the dispute. The strongest and best solution in a lawsuit is to have a fair and just trial that provides judicial security for the parties, and this is not possible except in an independent and appropriate court, the independence and impartiality of the trial authority and the guarantees of the right to defense, the right to public trial. Proper trial, independence and impartiality of the judiciary, access to principles and documents in the trial process, the manner of appointment of members of the judiciary and the reviewer can provide the need for a fair trial and be consistent with the pattern of a fair trial. However, a fair and just trial is one of the manifestations of judicial justice and the principles of fair trial are rooted in justice and therefore one of the necessities of democratic societies is the acceptance of the principle of fair trial. Therefore, it is necessary to present a plan to provide a unified and coherent structure for the above-mentioned authorities, and in addition to legal expertise, expertise in the field of administrative performance should also be provided in resolving disputes, and away from the dependence of organizations, Chapter deals with disputes over service delivery.
ملخص الجهاز:
دريکـي از قوانين لزوم مستدل بودن آراي توجه شده و در ديگري مورد غفلت قـرار گرفتـه تشـتت قـوانين و نحـوه رسيدگي هر يک از اختلافات با دولت پيرامـون هـر يـک از مـوارد چـه در کميسـيون مـاده ١٠٠ قـانون شهرداريها چه در هيات هاي رسيدگي به تخلفات اداري کارکنان دولت و چه در هيات هاي حل اخـتلاف کارگر و کارفرما و هيات هاي حل اختلاف مالياتي رويه مشترکي و واحـدي را نتوانسـت ايجـاد نمايـد و عدم وجود رويه واحد و بعضاً غيرمنصفانه در دادرسي منتج به ايجاد وضعيت نامطلوب در سـاختار نظـام اداري گرديده است تدوين آيين دادرسي جامع و واحد که در آن قواعد بطور يکسان درتمامي رسيدگيها رعايت شوند تا باعث جلوگيري از تشتت مراجع رسـيدگي و نـاهمگوني آيين هـاي رسـيدگي موجـودراه تحقق اصول دادرسي منصفانه تا حد امکان رعايت شده و راه نزديک شدن بـه آرمانهـاي نظـام اداري کـه همانا اجرايي کردن ونظارت بر اجراي آيين رسيدگي منصفانه در مراجع اختصاصي اداري ضروري اسـت فراهم گردد.
(داويـد، ١٣٧٥: ١٢٩) ايـن حـق در مقررات بين المللي حقوق بشري آمده و در بسياري از قـوانين اساسـي دولتهـا نيـز درج شـده اسـت بـه گونه اي که بي ترديد يکي از اصول کلي حقوق را تشکيل و به عنوان اصل مورد پـذيرش غالـب کشـورها قرار گرفته است ولي حداقل در آنچه مربوط به استقلال و بي طرفي عيني و ساختاري است منطقي به نظر نميرسد چرا که اين مقامات بخشي ازدولت و اداره هستند و بحث قاعده اطاعت سلسله مراتبي قراردارند (ياوري ٢٧٨:١٣٨٣) استقلال در ساختار و تشکيلات به عنوان اصلي ازاصول دادرسي منصفانه تلقي شـده نحوه تأسيس و عوامل دخيل در آن و ترکيـب مرجـع يـا مراجـع مناسـب مـالي و اداري آن بـا دولـت از مؤلفه هاي تأثير گذار در استقلال مراجع حل اختلاف و دادگاههـاي اختصاصـي ميباشـند.