خلاصة:
در دنیای امروز با پیشرفت علوم و کشف راه های گوناگون برای نجات جان آدمیان مسائل متعددی به وجود آمده که نیازمند تجدیدنظر در برخی زمینه های از پیش تعیین شده می باشد.
از جمله این مباحث موضوع پیوند اعضای انسان است که در اغلب موارد به دنبال عارضه ی مرگ مغزی انجام می شود، موضوعی که امروزه چالش های بسیاری را در علوم گوناگون از جمله پزشکی و قوانین مرتبط با آن به وجود آورده است . هدف از مطالعه پیرامون این مسئله تدوین قوانین و مقرراتی جامع برای دستیابی به راهکارهایی کاربردی برای سهولت این امر و نجات جان تعداد بیشتری از انسان هاست . از آنجایی که قوانین ایران به صورت کلی به مقوله پیوند اعضا پرداخته شایسته است تا حقوقدانان و قانونگذار جزئیات این موضوع را بیان دارند تا در عمل با مشکلات کمتری مواجه باشیم .
ملخص الجهاز:
به عنوان مثال برخي فقها با استناد به ادله شرعي بيان مي دارند که با توجه به مالکيت ذاتي انسان نسبت به اعضاي بدن خود وي اجازه برداشت عضو و پيوند آن را به ديگري دارد (ملک افضلي و همکاران ، ١٣٩٦)، در مقابل اين گروه عده اي ديگر معتقدند که چون خداوند خالق مطلق و صاحب اختيار انسان است اين مالکيت به صورت اماني مي باشد يعني انسان به عنوان امانت داري در برابر جسم خويش است تا زماني که بار ديگر به خاک باز گردد و روح و جان خويش را در اختيار خداوند قرار دهد.
پيشينه ي موضوع در گذشته هاي نه چندان دور خريد و فروش انسان زنده تحت عنوان بردگي در بسياري از کشورها رواج داشته است تا آنجايي که با تشکيل گروه ها و نهادهاي بشردوستانه اين موضوع رفته رفته لغو گرديد تا شان و کرامت وجودي انسان به طور تمام وکمال حفظ شود و هر شخص صاحب نفس و جان خود باشد، اما امروزه خريد و فروش غيرقانوني اعضا شکل نويني از زير پا گذاشتنشان انساني است به گونه اي که برخي افراد زنده از روي فقر و ناچاري ناگزير به فروش اعضاي بدن خود مي شوند.
در قوانين کشور اردن که در سال ١٩٧٧ به تصويب رسيده عمل پيوند عضو بايد رايگان باشد و اگر فرد زنده بخواهد عضوي از بدن خود را اهدا کند نبايد عضو ضروري باشد چرا که در اين صورت رضايت شخص نيز شرعي نمي باشد.