خلاصة:
افزایش رقابت و رشد شرکتهای هواپیمایی چالشهای جدیدی را برای چگونگی بهرهبرداری از تأسیسات زمینی فرودگاهی درپی داشته است. یکی از این دشواریها نحوۀ تخصیص سهمیۀ فرود و پرواز به شرکتهای هواپیمایی در فرودگاههای پرمتقاضی و شلوغ است. فرودگاههای کشورهای مختلف تحولات گوناگونی را در این باره تجربه کردهاند، بهگونهای که ابتدا تقدم زمانیِ بهرهبرداری (first come-first serve) مبنای استفاده از تأسیسات فرودگاه بهشمار میرفته است، اما با افزایش تقاضا، دیگر این روش پاسخگوی نیاز شرکتهای هواپیمایی در برخی از فرودگاهها نیست و تنها چارۀ آن سهمیهبندی حق فرود و پرواز است. گاه این مهم به کمیتههایی متشکل از خود شرکتهای هواپیمایی بهرهبردار سپرده شده تا با توافق خودشان سهمیۀ هر عضو تعیین گردد، اما مشکلات ناشی از رویههای انحصار و ضدرقابتی در چنین شیوهای و یا بنبست در توافق، دولتها را ناگزیر از دخالت در این امر نموده است تا بر اساس قواعدی از قبیل قاعدۀ حق مکتسب (grandfather right)، قاعدۀ بقای حق به شرط استفاده (use it or lose it rule)، قاعدۀ بخر- بفروش (buy-sell rule)، و قرعهکشی، سهمیهها را میان شرکتهای متقاضی توزیع کنند. قواعد حاکم بر تخصیص سهمیۀ فرود و پرواز هواپیما که با آثاری از حیث قابلیت انتقال، توثیق و یا توقیف قضایی این سهمیهها همراه است، در زمرۀ مسائل مهم صنعت هوانوردی بهشمار میرود که در این نوشتار با مطالعۀ تطبیقی حقوق اتحادیۀ اروپا، ایالات متحدۀ امریکا و ایران بررسی شده است.
The growth of airlines and competition, has raised new challenges for the exploitation of airport land infrastructure, out of which, the slot allocation in hub or dense airports is the most important one. The history of airports in the world has seen many rules in this regard, so that while in the beginning, “first-come, first-serve rule” used to be applied in many airports, the growth in demands made the regulators to devise new rules for slot allocation. Sometimes, committees comprised of the airlines were in charge of such delicate issue, but the rising anti-competitive practices and deadlock in agreements led the governments to step in and regulate the slot allocation based on various rules including “grandfather right rule”, “use it or lose it rule”, “buy-sell rule”, “lottery”, etc. Such rules which are followed by slot mobility and the possibility of taking it as collateral are dealt with in this article with emphasis on the economic and legal points of view and with a comparative study of EU, USA and Iranian law.
ملخص الجهاز:
بـه همـين دليـل مصوبۀ شمارة ٩٣/٩٥ شوراي اروپا راجع به قواعد مشـترک تخصـيص اسـلات در فرودگـاه هـاي اتحاديۀ اروپا٢ (که در سال هاي ٢٠٠٤ و ٢٠٠٩ اصلاح شده است ) اسلات را به «اسـتحقاق يـک متصدي حمل هوايي براي استفاده از قلمرو کامـل تجهيـزات فرودگـاهي کـه در يـک سـاعت و تاريخ خاص براي اجراي يک خدمت هوانوردي در يک فرودگاه هماهنـگ شـده و بـراي فـرود و پرواز ضرورت دارد» تعريف کرده است .
به موجب مادة ٣ مصوبۀ يادشده ، هر کشور عضـو ميتواند فرودگاه هايي را که داراي معيارهاي زير باشند به عنوان فرودگاه هماهنـگ شـده تعيـين نمايد: نخست ، خطوط هوايي که بيش از نصف خدمات هـوايي آن فرودگـاه را انجـام مـيدهنـد ظرفيت فرودگاه را براي نشست و برخاست ناکافي اعلام کنند؛ دوم ، ايرلاين هايي کـه بـه تـازگي قصد پرواز در آن فرودگاه را دارند براي تأمين اسلات با مشکل مواجه باشند؛ و در نهايت ، دولـت مربوطه پس از مشورت با شرکت هاي هواپيمايي، سـازمان هـاي حمـل و نقـل هـوايي، مـديريت فرودگاه و مديريت ترافيک هوايي به اين نتيجه برسد که چنين مسائلي در کوتاه مدت قابل حـل ١.
به بيان ديگر، آيا اين خـود فرودگـاه اسـت کـه مالـک اسلات به شمار ميرود يا شرکت هواپيمايي (٤٣ :٢٠٠٨ ,Czerny et al)؟ ديدگاه اتحاديۀ اروپا در تمام ادواري که به تنظيم و اصلاح مقررات اسلات پرداخته است مبتنـي بـر نفـي ماهيـت حـق مالکيت متصدي حمل هوايي نسبت به اسلات بوده است ، به طوري که صـرفا يـک مجـوز بـراي استفاده از آن و در چارچوب شرايط مقرر از سوي اعطاکنندة مجـوز و برابـر مقـررات حـاکم بـه متصدي حمل اعطا شده است (٢٢ :٢٠٠٣ ,Boyfield).