غنیمت شاعری از تبار عشق و شیدایی مقدمة ومراجعة

"تا تهی از خود نگشتم،منزل او دور بود چون ز خود رفتم،غنیمت!یافتم کاشانه‌اش ** نه از چاک گریبانش به گلگشت چمن رفتم‌ در فردوس وا کردند،من از خویشتن رفتم ** امشب که باده بی تو به میخانه می‌زدم‌ آتش به جان شیشه و پیمانه می‌زدم ** شب،حرف چشم مست تو بگذشت بر لبم‌ می‌آید از دهان من امروز بوی می ** اگر زروی تو گردد نگه دچار تجلی‌ چو آفتاب شود دیده چشمه سار تجلی ** سر به زخم جگر نهان کردم‌ یافتم کوچه‌ی سلامت را ** بود از اثر ناله‌ی گرمم،فلک امشب‌ چون کاغذ آتش زده لبریز شررها ** ای یادگار گریه‌ی مست تو ابرها طاقت به باد داده‌ی شوق تو صبرها ** گشتم غبار و عشق تو جان پرورم هنوز آتش بود نهفته به خاکسترم هنوز ** تا عارضت ز باده‌ی رنگین شکفته است‌ چندین جواب مطلع خورشید گفته است ** غزلیات غنیمت نیز به سال(8531 میلادی) (7331 هـ-ش)در لاهور پاکستان به طبع رسیده و همچنین کلیات غنیمت پنجابی توسط محقق و ناقد بزرگ معاصر دکتر هومن عقیلی نژاد توسط نثر نگاه‌ روانه‌ی بازار می‌شود امید که انتشار این مجموعه گامی‌ هر چند کوچک در شناسایی ادبیات غنی و پر بار و ژرف‌ و شگرف پارسی باشد و امید که آیندگان این راه را بایسته‌تر و شایسته‌تر از گذشتگان در نوردند و فردای‌ فتح و فتح فردا را از آن خود بنمایند."