ملخص الجهاز:
"قواعد کار،تنها از ذهن آهنگساز پیروی میکنند و بس و من در لحظه نمیدانم این مسئله،حاشیهساز مناسبی برای او و یارانش خواهد شد یا نه؟مخصوصا در اذهان مسموم بعضی مدعیان و متخصصان امروزی؛و اما نقد فنی اثر را از سازبندی شروع میکنیم: الف)سازبندی وجود تنها یک ساز مضرابی(تار)در میان سه ساز کششی(نی، کمانچه،کمانچه بم)و پنج ساز کوبهای(تنبک،دهل،دمام، دایره،کوزه)نشانهء تجربهء جدید ولی شخصی از سوی آهنگساز است که نیاز دغدغههای ذهنی خود را توانسته(یا نتوانسته)با این سازبندی و بدون احتیاج به فرمهای رایج امروزی برآورده کند.
«خجستهتر از غبار»و«گذر»و«مثنوی»،بدون در نظر گرفتن کلام،از یک فرم خاص پیروی میکنند اما در قطعهء «خجستهتر از غبار»باز باوجود یک ترجیعبند ملودیک که در میان بیان حالات نوشته شدهء آهنگساز میآید کمی فضا را متفاوت میکند.
«گوشههای نهان صبح»به آنچه امروزه رو به فراموشی است پرداخته و شاید اولین سپری باشد که خود را در برابر هجوم تیر کهنهاندیشان قرار میدهد اما او میخواهد بگوید هرچند: گفتههایی است نگفته در این دل روزگاری است که خفته در این دل پردهء غم گرفته زیر سکوتش"