ملخص الجهاز:
در دوم باز - صورتي را بوييدن، ژامبون را برداشتن، در دوم بسته - در اول باز - صورتي، کمتر پيدا.
نه، مثل صداي قطار نه، چقدر خندهدار ميشوي، صداي باد را من از آخرين بار که توي اين خانه بودم ياد گرفتم.
در اول بسته - در دوم بازي - زرد، صورتي و بنفش پيدا.
نميدانستي چپ و راست هيچ جفتي هم اندازه نيست؟ آن وقت ميگويند همه چيز اين دنيا روي حساب و کتاب است.
در اول را با سرعت باز کردن - صورتي، زرد، بنفش، ناپيدا.
چون صداي باد کم شده بود و صداي هفتاد و چند ميپيچيد توي سرم، گفتم باد شوي، بروي بگذري؛ حالا که دوباره باد ميکوبد روي کاذب اين سقف، که نميدانم کي بر سرمان خراب ميشود سکوت کن.
در دوم باز - صورتي، زرد، بنفش، روي ميز، توي گلدان.
شب، خواب، بيدار، صورتي، زرد، بنفش، توي يخچال، در دوم بسته.