خلاصة:
یکی از معدود زنانی که در تحولات سیاسی جنوب ایران در قرن هفتم نقش آفرینی کردند، ترکان خاتون همسر سعد بن ابوبکر از دودمان اتابکان سلغری بود. وی طی سال های 658 تا 661 ه.ق همزمان با تاسیس حکومت ایلخانان مغول، در فارس فرمان راند. وی مناسبات مسالمت آمیزی با هلاکوخان برقرار کرد و دختر خود ابش خاتون را به ازدواج یکی از پسران هلاکو درآورد. ظرف شش سال بعد از مرگ او، بیشتر اختیارات حکومت محلی از اتابکان سلب گردید و فارس ضمیمه تشکیلات کشوری ایلخانان شد. پژوهش حاضر، رابطه احتمالی اقدامات ترکان خاتون با گسترش نفوذ مغول ها در جنوب ایران را بررسی کرده است. شواهد موجود نشان می دهد که تدبیر ترکان خاتون در نزدیکی به ایلخانان از طریق ازدواج دخترش با پسر هلاکوخان، با وجود اینکه در کوتاه مدت به حفظ ثبات و امنیت در فارس و ممانعت از حمله مغولان به جنوب ایران کمک کرد؛ اما در دراز مدت به تعمیق اختلافات داخلی، نابودی حکومت اتابکان و گسترش نفوذ مغولان منجر شد. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام شده و داده های مورد نیاز با تکنیک کتابخانه ای از منابع دست اول دوره ایلخانان فراهم آمده است.
Among the women taking part in the political evoloutions of southern Iran was "TarkanKhatun" the widow of "Sa’debn e Abu bakr" of the solghoridatabaks of Fars. She ruled Fars between 1259-1262 , the same time of establishment of Ilkhanid government. She opened peaceful relations with Holegue, the Ilkhan, during which married one of her own daughter to one of Holegue’s sons. During six years after Tarkan’s death in 1262 the atabak local government lost most of its authority, and Fars was annexed to the Ilkhanid’s state administration system. This study seeks to answer the question "what relation was between the Tarkan’s actions and the mongol’s increasingly presence in southern Iran?" Available evidence recommends that Tarkan’s policy in connecting with Ilkhans through marrying her own daughter to the Holegue’s son at first helped to survive stability and safety in Fars and to protect Fars against mongol’s advancement; but over the longer time results to deeper internal struggles, removing Atabaks Government and increasing mongol,s power in the south. The study was done through historical method and the data was collected through library technique.
ملخص الجهاز:
شواهد موجود نشان ميدهد که تدبير ترکان خاتون در نزديکي به ايلخانان از طريق ازدواج دخترش با پسر هلاکوخان ، با وجود اينکه در کوتاه مدت به حفظ ثبات و امنيت در فارس و ممانعت از حملۀ مغولان به جنوب ايران کمک کرد؛ اما در دراز مدت به تعميق اختلافات داخلي، نابودي حکومت اتابکان و گسترش نفوذ مغولان منجر شد.
به مقام اتابکي رسيد و اندکي بعد، سلغرشاه را ابتدا زنداني و سپس مسموم کرد (وصاف ، ١٣٣٨: ٩٨-١٠٠)؛ آنگاه پسر او سلجوق شاه را که در او آثار تمرد و سرکشي ميديد، به زندان انداخت (شبانکاره اي، ١٣٧٦: ١٨٦)؛ اما به نظر ميرسد که وي بياعتمادي کمتري نسبت به محمدشاه پسر دوم سلغرشاه داشت ؛ زيرا در سال ٦٥٦ ه .
گزارشي وجود ندارد که وي را شخص ناتواني نشان دهد؛ بدين ترتيب به نظر ميرسد که چنانچه او بر تخت فارس تکيه ميزد، امور به همان منوال زمان حکومت اتابک ابوبکر پيش ميرفت ؛ اما او در راه بازگشت ، پيش از رسيدن به سرزمين فارس ، در نقطه اي به نام «طبرتو» نزديک فراهان درگذشت (باستاني پاريزي، ١٣٥٥: ١٥٩؛ زرکوب شيرازي، ١٣٥٠: ٨٦؛ فصيحي خوافي، ١٣٤١: ٣٢٧؛ مستوفي، ١٣٦٤: ٥٠٦)؛ بدين ترتيب ، حکومت فارس با از دست دادن اتابک ابوبکر و جانشين بالقوة او، با گونه اي خلأ قدرت مواجه شد که زمينه ساز بحران هاي بعدي گرديد.
وارث سعد، پسرش محمد بود که بيترديد از نظر ترکان خاتون تنها وارث بحق حکومت فارس محسوب ميشد؛ در شرايطي که تنها دوازده سال داشت (همداني، ١٣٣٨: ٦٦٤)؛ اما ديگر شاهزادة سلغري، محمدشاه پسر سلغرشاه ، به دليل سابقۀ حضور در فتح بغداد در کنار هلاکو، شناخته شده و باتجربه تر بود؛ بنابراين ، انتقال قدرت از خاندان ابوبکر به خاندان سلغرشاه امر محتملي بود.