خلاصة:
هدف از این بررسی تاثیر هوش تجاری در بازاریابی بر افزایش فروش در شرکتهای تولیدی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و به این خاطر که به بررسی و تحلیل وضع موجود پرداخته است، روش بکار گرفته شده در این پژوهش توصیفی-پیمایشی میباشد. جامعه مورد مطالعه کارشناسان و مدیران شرکت پوپک صنعت بادرود بود که تعداد آنان 180نفر است. با توجه به تعداد معلوم کارکنان برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران به صورت تصادفی 120 نفر انتخاب شد و پرسشنامه میان این افراد توزیع گردید. برای جمع آور ی دادههای مربوط به مبانی نظری و استخراج عوامل و شاخصهای اولیه از منابع کتابخانهای و اینترنتی شامل کتب، مقالات و مطالعات موردی استفاده شد. در آمار استنباطی پس از بررسی پایایی و روایی پرسشنامه، نرمال بودن دادهها با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنوف بررسی شد، سپس با استفاده از آزمون مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart pls به بررسی فرضیات پرداخته شد. بر اساس نتایج به دست آمده تمام فرضیات پذیرفته شدند. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان داد که یکپارچگی، کیفیت محتوا، دسترسی و استفاده از اطلاعات بر افزایش فروش و عمکلرد تاثر معناداری دارند.
The purpose of this study is the effect of business intelligence in marketing on increasing sales in manufacturing companies. The present research is of applied type and because it has studied and analyzed the current situation, the method used in this research is descriptive-survey. The study population was the experts and managers of Poopak Sanat Badroud Company, whose number is 180 people. According to the known number of employees to determine the sample size of the Cochran's formula, 120 people were randomly selected and a questionnaire was distributed among these people. Library and Internet resources including books, articles and case studies were used to collect data related to theoretical foundations and extract basic factors and indicators. In inferential statistics, after checking the reliability and validity of the questionnaire, the normality of the data was checked using Kolmogorov-Smirnov test, then structural equation modeling test and Smart pls software were used to test the hypotheses. Based on the results, all hypotheses were accepted. The results of structural equation modeling showed that integration, content quality, accessibility and use of information have a significant effect on increasing sales and performance.
ملخص الجهاز:
در حقيقت ، تحقيقات قبلي نشان داده است که استفاده واقعي ممکن است پيوند مهمي براي ارزش فناوري اطلاعات باشد، اما به نظر مي رسد که اين پيوند در ادبيات وجود ندارد، در مرحله بعدي، فقدان شواهد تجربي براي اندازه گيري استفاده از سيستم هاي هوش تجاري و تأثير آن بر افزايش فروش و عملکرد شرکت وجود دارد.
کروکي و همکاران (١٣٩٦)، به بررسي رابطه هوش تجاري و مديريت دانش کارشناسان تربيت بدني ادارات آموزش و پرورش استان کرمان پرداخته اند که نتايج نشان داد بين هوش تجاري و ابعاد آن به جز بعد کيفيت محتواي اطلاعاتي و بعد استفاده از اطلاعات در فرآيند کاري و مديريت دانش رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.
پايايي پايايي شاخص نيز خود توسط سه معيار مورد سنجش واقع ميگردد: ١): آلفاي کرونباخ ٢): پايايي ترکيبي ٣): روايي همگرا جدول (٦): ضرايب آلفاي کرونباخ متغيرهاي ضريب آلفاي کرونباخ CR AVE هوش تجاري 0/78 0/75 0/69 يکپارچگي 0/85 0/74 0/65 کيفيت محتوا 0/74 0/71 0/58 96 دسترسي 0/81 0/72 0/72 استفاده اطلاعات 0/79 0/73 0/53 افزايش فروش و عملکرد ٠/٦٩ 0/77 0/64 برازش مدل کلي معيار GOF مربوط به بخش کلي مدل هاي معادلات ساختاري است که توسط اين معيار محقق ميتواند پس از بررسي برازش بخش اندازه گيري و بخش ساختاري مدل کلي پژوهش خود، برازش بخش کلي را نيز کنترل نمايد.
اين معيار از طريق فرمول زير محاسبه ميشود: جدول (٧): معيار GOF R Square Communality هوش تجاري 0/69 يکپارچگي 0/65 کيفيت محتوا 0/58 دسترسي 0/72 استفاده اطلاعات 0/53 افزايش فروش و عملکرد 0/64 0/93 ميانگين 0/63 0/93 در نتيجه برابر است با ٠/٨٠.