خلاصة:
هدف تحقیق حاضر ارائه الگوی تربیت شهروند الکترونیک در برنامه درسی دوره دوم متوسطه میباشد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها از نوع توصیفی – پیمایشی بوده و به دو روش کمی و کیفی انجام شده است . جامعه آماری در بخش کیفی 30 نفر از خبرگان در رشته علوم تریبتی و در بخش کمی 270 نفر از مدیران آموزشی، مشاوران، کارشناسان و مجریان هدایت تحصیلی مدارس متوسطه استان گلستان می باشند . از این بین به مدد فرمول حجم نمونه کوکران و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 159 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات پژوهش حاضر از دو بخش تشکیل شده است که شامل مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات میدانی می باشد . برای گردآوری اطلاعات میدانی از مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته باز استفاده شده است . برای طراحی مدل اولیه تربیت شهروند الکترونیک از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری (ism) استفاده شده است. برای اعتبارسنجی مدل از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. در بخش کیفی جهت تحلیل محتوا از نرمافزار Maxqda و تحلیل ساختاری-تفسیری با MicMac و حداقل مربعات جزئی نیز با Smart PLS انجام گردیده است.
The purpose of this study is to provide a model of e-citizen education in the curriculum of the second year of high school. The present research is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of data collection and has been done in both quantitative and qualitative methods. The statistical population in the qualitative section is 30 experts in the field of educational sciences and in the quantitative section are 270 educational administrators, counselors, experts and administrators of secondary schools in Golestan province. Among them, 159 people were selected as the sample size based on the Cochran sample size formula and based on stratified random sampling method. The data collection method of the present study consists of two parts, which include library studies and field research. An open researcher-made interview and questionnaire were used to collect field information. Structural-interpretive modeling (ISM) method has been used to design the initial model of e-citizen education. The partial least squares method was used to validate the model. In the qualitative part, content analysis of Maxqda software and structural-interpretive analysis with MicMac and at least partial squares with Smart PLS have been performed.
ملخص الجهاز:
بنابراين چنانچه از يکسو آموزش شيوه استفاده از فناوري ها مدنظر قرار گيرد و از سوي ديگر دانش آموزان براي انجام فعاليت هاي آموزشي خود ملزم به استفاده از فناوري باشند به کارگيري تکنولوژي جديد در جامعه نيز رواج خواهد يافت و شهروندان الکترونيک با قابليت هاي گسترده ظهور خواهند کرد ( برخورداري و جمشيديان ،١٣٨٧).
با وجود اهميت موضوع حاضر همچنان چالش هاي اساسي بر سر راه به کارگيري فناوري هاي نوين آموزشي موجود است که به عنوان نمونه مي توان به نتايج اين تحقيقات اشاره کرد : بابنگ - مندوه (٢٠١٢) در پژوهشي عوامل موثر بر استفاده معلمان از فناوري اطلاعات و ارتباطات آموزش کشور غنا را مورد بررسي قرار داد.
با توجه به اهميت خاص مقطع متوسطه از نظر افزايش ميزان مشارکت آنان در يادگيري از طريق فناوري اطلاعات و ارتباطات ، اين پژوهش سعي دارد ضمن عوامل ضروري شهروند الکترونيک برنامه درسي دوره متوسطه با کمک متخصصان و خبرگان تعليم و تربيت مورد بررسي قرار داديم .
با نظر اساتيد و کارشناسان امر، از کليه شاخص هاي به دست آمده از تحليل کيفي محتواي مصاحبه ها، تعداد ٣٤ شاخص ، جهت ارائه الگوي تربيت شهروند الکترونيک در برنامه درسي دوره دوم متوسطه به کار گرفته شده است .
(رجوع شود به تصویر صفحه) شکل ٣-٢- الگوي تربيت شهروند الکترونيک براساس نتايج اين تحليل زيرساخت هاي آموزشي و نيازسنجي آموزشي بر سواد قرن ديجيتال ، روش هاي ياددهي-يادگيري و تفکر اختراعي تاثير دارند.