ملخص الجهاز:
در طول يک دوره تبليغات سياسي قابل توجه و افزايش مصرفگرايي - حتي در حوزهي چاپ کتاب- کتاب «اگر شبي از شبهاي زمستان مسافري» - با ترجمهي ليلي گلستان به مخاطب ايراني معرفي شد، اين کتاب در سال 1979 ميلادي به قلم «ايتالو کالوينو» منتشر شد.
«آتش رنگ پريده» که خوانندهي ايراني آن را به اسم آتش کمفروغ با ترجمهي بهمن خسروي ميشناسد اثر ولاديمير ناباکوف در سال 1962 ميلادي و در بحبوحهي تنشهاي جنگ سرد ميان ايالات متحده آمريکا و اتحاد جماهير شوروي منتشر شد.
هرابال زماني به دليل سبک نثر استادانه و دوپهلوي خود باعث سوء ظن سياسي شد اما سبک بينظير آميخته به خيال و واقعيت در روايت اين رمان، از يک سو بيانگر رويدادهاي واقعي کشور چک و از سوي ديگر نمايانگر ذهن آشفته ي قهرمان آن، هانتا است.
کالوينو معتقد بود ادبيات، مسوول امر شناختي است تا امر بيروني و آشکار سياسي» او اضافه ميکند: «به عقيده کالوينو اگر نگوييم ادبيات، فعاليت الگوسازي با ارزشي بالاتر از فلسفه است؛ اما حداقل ميتوان گفت بيشتر از علوم ديگر، وظيفهي الگوسازي را بر دوش ميکشد» ناباکوف عقبنشيني ميکند درجايي که رمان کالوينو از روايت دوم شخص استفاده کرده و به شکل جنبشي سعي ميکند خواننده را درگير کند؛ «آتش کم فروغ» ناباکوف، روايتي را ايجاد کرده و درعوض «عقبنشيني» ميکند.
در جايي از داستان اشاره ميشود:« گرادوس، توسط افراطيها فرستاده شده تا ميهن او را به نابودي بکشد و او را ترور کنند» از سوي ديگر مکهيل (1992) هنگام بحث درباهي مفهوم «خواندن» ادبيات پست مدرن ايدهي «فراتو اونيا» را ارايه کرده و ميگويد: «خواننده براي حل هر معمايي درمتن برنامهريزي ميشود» آتش کمفروغ حاوي سمبلهاي متعدد براي بيان مسائل جنگ سرد است.