خلاصة:
شیوه استفاده و بهکارگیری «مدلهای اقتصادی» در شناسایی و وضع قواعد مسئولیت، یکی از موضوعات مهم و قابل توجه در پژوهش حاضر است.
کارکرد «مدلها» در تحلیل پدیدههای حقوقی، از جمله قواعد مسئولیت، فهم منطق تصمیمگیری به هنگام مواجهه با مسائل میانرشتهای است تا از این طریق، تصمیمات «عوامل تصمیم گیر» در نظام مسئولیت، بهینهسازی گردد. استفاده و بهکارگیری قواعد مسئولیت برای رسیدن به هدف بهینگی توسط اقتصاد، ماهیت مسئلهی مورد پرسش در این مدلها را میان رشتهای میسازد. برای مثال ضابطهی کارآمدی قواعد مسئولیت، ایجاد انگیزههای بهینهی اقتصادی جهت اعمال احتیاط و فعالیت میباشد.
در واقع، مسئلهی فراروی مدل اقتصادی ارائه شده از قواعد مسئولیت، وضع قاعدهی مسئولیت در مصادیق حوادث یکجانبه است؛ به نحوی که متغیرهای تصمیم، از جمله سطح احتیاط و فعالیت، بهینه شده و هدف مندرج در تابع هدف، تحقق یابد. پژوهش حاضر ضمن تأکید بر نقش مدلسازی در شناسایی و وضع قواعد مسئولیت، تلاش میکند تا با رویکرد مدلسازی اولاً به احصای مصادیق حوادث یکجانبه و ارائهی ضابطه برای احصای این مصادیق پرداخته و ثانیاً به تحلیل قواعد مسئولیت مطلق و تقصیر در مصادیق حوادث یکجانبه براساس روش مدلسازی بپردازد؛ امری که در پژوهشهای صورت گرفته تاکنون به آن پرداخته نشده است. به این ترتیب، در این پژوهش، نمونهای از کاربرد روش مدلسازی که دارای پرسش و در واقع مسئلهای با ماهیت میان رشتهای است، ارائه میگردد.
One of the most important and significant issues in the present study is how to apply economic models in identifying and establishing liability rules. The function of models in analyzing the legal phenomena, including liability rules, is to understand the decision-making logic when encountering interdisciplinary issues so that decisions made by decision-making entities can be optimized in the liability system. The application of the liability rules to achieve the optimization goal by economics makes the nature of the issue raised in these models interdisciplinary. For example, the criterion for the efficiency of liability rules is to create optimal economic incentives to apply care and activity. In fact, the problem facing the presented economic model regarding the rules of liability is to establish the liability rules in cases of unilateral incidents in such a way that the decision variables such as care and activity level, optimality, and the goal contained in the objective function are realized. While emphasizing the role of modeling in identifying and establishing liability rules, the present study strives to first determine the unilateral incident cases and present the criterion for determining these cases and second to conduct analysis of the strict rules of liability and negligence in the cases of unilateral incidents based on the modeling approach. This issue has not been addressed in the research conducted so far. Accordingly, this study presents an example of the application of the modeling method, which indeed a problem with an interdisciplinary nature is presented.
ملخص الجهاز:
تحلیل اقتصادی قواعدی نظیر مسئولیت مطلق و تقصیر به عنوان قواعد عمده در حوزه ی مسئولیت مدنی با روش مدل سازی به ما کمک میکند تا به این سؤال پاسخ دهیم که کدام یک از این دو قاعده مسئولیت میتواند از طریق ایجاد انگیزه در افراد برای اعمال بهینه احتیاط و فعالیت ، ضمن کاهش هزینه های اجتماعی، سبب افزایش رفاه اجتماعی گردد.
به عبارت دیگر تحلیل قواعد مسئولیت در قالب یک مدل ریاضی صورت میگیرد تا کاهش 39 پژوهش های حقوق تطبیقی/ پاییز ١٤٠١/دوره ٢٦/شماره ٣/پیاپی ١١٧/صص ٦٥-٣٨ هزینه های اجتماعی و افزایش رفاه اجتماعی به عنوان " تابع هدف " مورد مطالعه قرار گرفته و متغیرهای احتیاط و فعالیت ، بهینه گردند.
مسئله ی فراروی مدل اقتصادی ارائه شده از قواعد حقوقی مسئولیت ، وضع قاعده ی مسئولیت در مصادیق حوادث یکجانبه است ؛ به گونهای که متغیرهای تصمیم ، از جمله سطح احتیاط و فعالیت عامل زیان بهینه باشند و هدف مندرج در تابع هدف تحقق یابد.
همچنین باید روشن 47 پژوهش های حقوق تطبیقی/ پاییز ١٤٠١/دوره ٢٦/شماره ٣/پیاپی ١١٧/صص ٦٥-٣٨ گردد که تصمیم قانون گذار ایرانی در انتخاب و گزینش قاعده ی مسئولیت در هر زمینه ای از مسئولیت تا چه حد با رویکردهای نوین تحلیل اقتصادی سازگار است ؟ در صورت اعمال قاعده ی مسئولیت مبتنی بر تقصیر در چنین رابطه ای، تولیدکننده که در جایگاه عامل زیان قرار دارد به جهت رهایی از مسئولیت ، احتیاط بهینه را اعمال خواهد کرد.