ملخص الجهاز:
"دادلی نیکولز ترجمه:علی عامری (تصویرتصویر) الک گینس در صحنهای از فیلم پل رودخانه کوای اولین گام برای آنکه فیلمنامه بنویسید قسمت اول «اگر قرار است که فیلم نهایتا محتوای قابل تأملی داشته باشد و پرتو نوینی بر زندگی بیفتد،پس نویسنده است که باید آن را خلق کند.
شاید بگویید که نمایشنامه نیز محصول نهایی تئاتر نیست،با این حال نمایشنامه کلا متکی بر واژه،ایده،شخصیت و کنش است که تماما از طریق واژهها انتقال مییابند و یک نمایشنامهنویس ماهر میتواند در ذهن خود مجموعهای از بازیهای فوق العاده را متصور شود.
فیلمنامه در قیاس با نمایشنامه راه زیادی برای کامل شدن ستاره حلبی با شرکت آنتونی پرکینز و هنری فاندا با فیلمنامهای از نیکولز دارد زیرا فیلمنامهنویس ماهر علاوه بر واژهها دائما به خود فیلم هم فکر میکند.
قبلا هرگز (تصویرتصویر) ندیدهام که این نکته را هیچ کس،حتی دست اندرکاران فیلم مطرح کرده باشند و ضروری است که آن را خاطرنشان کنیم:صحنه تئاتر و پرده سینما کلا رسانههای متفاوتی هستند زیرا مخاطب به روشهایی کاملا متفاوت با آنها رابطه دارد.
در صحنه فیلم هم بازیگران مخاطبان خاص خود را دارند، هرچند که تعدادشان اندک باشد:همان پنجاه نفری که اعضای گروه فیلمسازی را تشکیل میدهند،البته اگر او به شیوهای بازی کند که صرفا این گروه کوچک از مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد،قافیه را باخته است زیرا مخاطبان واقعی او کیلومترها دورتر قرار دارند و صرفا وی را از دریچهء تکچشم دوربین مشاهده میکنند.
حقیقت آن است که تئاتر،رسانهء کنش و سینما رسانهء واکنش است قدرت نوسانگر و تغییرپذیر فیلم بر مخاطب از طریق همذاتپنداری با شخصی ایجاد میشود که بر پردهبازی میکند و نه فردی که مستقیما در مقابل تماشاگر نقشافرینی دارد."