خلاصة:
هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی فرایندهای تحصیلی معطوف به خود (با تاکید بر رویکرد شناختی- اجتماعی) و بررسی رابطه متقایل آنها با عملکرد تحصیلی و ارائه مدلی مناسب در این زمینه است. بدین منظور از روش پژوهش مروری استفاده گردید. مطالعه تا حد اشباع نظری و با بررسی 36 متن علمی به شیوهای نظام مند صورت گرفت. مطالعات انجام شده، ضمن تایید مبتنی بودن فرایندهای تحصیلی بر ادراک افراد از "خود" نشان داد که بین این فرایندها رابطه متقابل برقرار بوده و این روابط نشان میدهد در آموزش یادگیرندگان، تاکید و مداخلات در آموزش هریک از مولفهها، بر سایر مولفهها اثر گذاشته و رابطهای متقابل بین عملکرد تحصیلی و ادراک از خود و نیز فرایندهای تحصیلی وابسته به آن وجود دارد. در پایان مدل نظری مناسب پیرامون روابط میان فرایندهای تحصیلی معطوف به خود ارائه گردید. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، به نظر میرسد گنجاندن آموزش فرایندهای تحصیلی معطوف به خود در فهرست برنامههای آموزشی مدارس و دانشگاهها و تغییر ساختار برنامه درسی و آموزشی آنها در این راستا، زمینه تعالی و پیشرفت هرچه بیشتر فراگیران را فراهم خواهد نمود.
The main purpose of this study is to identify self-directed educational processes (with emphasis on cognitive-social approach) and to investigate their interrelationship with academic performance and provide an appropriate model in this field. For this purpose, a review research method was used. The study was carried out in a systematic manner to the extent of theoretical saturation and by examining 36 scientific texts. Studies confirm that educational processes are based on people's perception of "self" and showed that there is a reciprocal relationship between these processes and these relationships show that in educating learners, emphasis and interventions in teaching each component over the other component. There is an interrelationship between academic performance and self-perception as well as related academic processes. At the end, a suitable theoretical model about the relationships between academic processes was presented. Based on the results of this study, it seems that the inclusion of self-directed academic processes in the list of educational programs of schools and universities and changing the structure of their curriculum and educational in this regard, will provide the background for excellence and progress of learners.
ملخص الجهاز:
با توجه بـه نقـش چشـمگير هريـک از ايـن فراينـدها در زنـدگي تحصـيلي فراگيران و ضرورت آشنايي بيشتر با نقش آنها در عملکرد تحصيلي و نيز بـا توجـه بـه اهميـت ابعاد اجتماعي رشد و نقش مهم تعامل در زندگي تحصيلي، اين مطالعه سـعي دارد بـه پرسـش هاي زير پاسخ دهد: 1 Self-directed academic processes 126 ١) «فرايند هاي تحصيلي معطوف به خود» با رويکرد شناختي- اجتماعي کدامنـد و هـر کدام چه ارتباطي با عملکرد تحصيلي يادگيرندگان دارند؟ ٢) مدل مناسب پيرامون روابط فرايندهاي تحصيلي معطوف به خود چگونه است ؟ روش پژوهش در اين پژوهش از روش تحقيق مروري استفاده شده است .
در تبيين هرچه بهتر شناخت اجتماعي مـي تـوان گفـت کـه تعامـل بـا 1 Warren 2 Pinkham, Penn, Green, Buck, Healey & Harvey 3 Cummings 128 ديگران و فکر کردن ، لازمه اغلب رفتارهاي روزانه افراد است ، به اين معنا کـه فـرد بايـد نـوعي ارزيابي شناختي از موقعيت اجتماعي داشته باشد و بتواند بر اين اساس ارتباط خـود و ديگـري را در بافت يا زمينه اجتماعي خاص آن در نظر بگيرد.
به عقيده وي، فعاليت هاي يادگيري دانش آموزان بـه وسـيله فراينـد هـاي شخصـي، 1 Acceptance of role skills 2 Theory of mind 3 Flavell & Miller 4 Motivational bias 5 Self-regulation 130 محيطي و رفتاري آنها تعيين مي شود (انتظامي بيان ، احقر و شعباني، ١٣٩٦).