خلاصة:
هدف از این پژوهش بررسی چالش های دانشجومعلمان در انجام کارورزی یک و راهکارهای غلبه بر آنها در شرایط کرونا است. این مطالعه با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش که با استفاده از دو روش ملاک محور و زنجیره ای، انتخاب شدند تعداد 13 نفر از دانشجومعلمان سال آخر دانشگاه فرهنگیان(پردیس شهید هاشمی نژاد مشهد) بودند. از مصاحبه نیمه ساختاریافته برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. متن مصاحبه های انجام شده با کمک روش تحلیل مضمون، تجزیه و تحلیل شدند. جهت تامین اعتبار پژوهش، معیارهای لینکلن و گابا (به ویژه آزمون تشخیص) مورد استفاده قرار گرفت. براساس یافته های به دست آمده عمده ترین چالش های دانشجومعلمان را می توان در قالب 2 مضمون فراگیر(شامل تعامل کارورز با مجریان برنامه درسی و مشاهده تاملی موقعیت آموزشی)، 6 مضمون سازمان دهنده و 29 مضمون پایه دسته بندی کرد. همچنین دانشجومعلمان برای غلبه بر چالش های حاصل از تعامل با مجریان برنامه درسی از راه حل های متعدد موفقیت آمیزی استفاده کرده بودند؛ اما درمواجه با چالش های مربوط به مشاهده تاملی در موقعیت آموزشی غالبا یا فاقد راهکار بودند یا راهکار موفقیت آمیزی نداشتند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که براساس تجارب مشارکت کننده ها، برنامه درسی اجرا شده کارورزی (1) در شرایط کرونایی، به اصلی ترین اهداف خود، یعنی مشاهده تاملی موقعیت یاددهی- یادگیری، دست نیافته است.
The purpose of this research is to survey the challenges of the implemented curriculum of internship 1 in the corona situation from the perspective of student teachers and ways to overcome them. This study was conducted via qualitative approach using phenomenological method. Participants were selected by two methods of snowball and Criterion sampling to theoretical saturation boundary, 13 student teachers who were senior at Farhangian University, Mashhad Shahid Hashemi Nejad Campus. Semi-structured interview was used for gathering data. The text of the conducted interviews was analyzed with the help of thematic analysis method. In order to ensure the credibility of the research, Lincoln and GABA criteria (especially the diagnosis test) were used. Based on the findings, the main challenges of student teachers can be categorized in the form of 2 comprehensive themes (including the challenge of intern interaction with curriculum leaders and the challenge of reflective observation of the educational situation), 6 organizing themes and 29 basic themes. Also, the student teachers had used many successful solutions to overcome the challenges of interacting with the curriculum leaders; However, when faced with the challenges related to observation of reflection in the educational situation, they often either lacked a solution or did not have a successful solution. The results of this research indicate that based on the experiences of the participants, the implemented internship curriculum (1) in the corona situation did not achieve its main goals, i.e., reflective observation of the teaching-learning situation.
ملخص الجهاز:
براساس بررسي پژوهش هاي انجام شده در اين زمينه ، اين چالش ها عبارتند از: ساختارهاي سازماني، قوانين و رويه هاي حاکم بر روابط ميان دانشگاه و آموزش پرورش ، حاکميت روش 3 هاس سنتي در مدارس و محدود بودن شرايط براي کسب تجربيات حرفه اي، عدم پشتيباني علمي و حرفه اي مجريان از سوي مراجع ذي ربط (احمدي و الهاميان ، ١٣٩٩)؛ موانع مرتبط با ارتباط ضعيف عوامل دانشگاه فرهنگيان با ادارات و مديران مدارس ، ناکافي بودن منابع مالي، ضعف در اجرا و ارزشيابي برنامه کارورزي، عدم شفافيت درباره وظايف استادان راهنما، معلمان راهنما و عوامل اجرايي مدارس ، عدم آگاهي بخشي و اجراي آموزش ضمن خدمت معلمان راهنما (حجازي، ١٣٩٧)؛ محتوا، فضاي آموزشي، گروه بندي دانشجويان ، راهبردهاي آموزشي، مواد و منابع آموزشي، اهداف ، ارزشيايي، فعاليت هاي يادگيري و زمان کارورزي(صالحي خياوي و عابديني، ١٣٩٩)؛ اساتيد کارورزي عمومي، اساتيد کارورزي تخصصي، مدارس پذيرنده کارورز، معلمان راهنما، خود کارورزان و ارزيابي ادارات آموزش و پرورش (قرباني، غلامي و انديشمند، ١٣٩٨)؛ مسائل شناختي(شامل شناخت خود، محيط آموزشي و شرح وظايف خود)، مسائل عاطفي (شامل اعتماد به نفس )، مسائل انگيزشي (شامل انگيزه هاي کاري و کم اهميت دانستن درس )، مسائل رفتاري(شامل وضع ظاهري و گويش دانشجومعلم )، مسائل مربوط به تعاملات درون مدرسه اي (مبتني بر مديريت مدرسه ، معلمان راهنما و نيروي انساني) و مسائل مربوط به تعاملات با استاد راهنما و تعاملات سازماني(زارع صفت ، تن زن و جباري کهجه اي، ١٣٩٥)؛ عدم صلاحيت معلمان راهنما به عنوان الگوي عمل کارورزان (چشمه خاور، غظنفري و کريمي زاده ، ١٣٩٩)؛ نگاه آرمان گرايانه و هدف گذاري هاي شخصي در اهداف ، نگذراندن دروس پيش نياز توسط دانشجو، عدم آشنايي برخي از مدرسين کارورزي با شيوه هاي پژوهش کيفي، عدم هماهنگي لازم در شيوه ارزشيابي ، عدم همکاري کافي آموزش و پرورش در ارسال مجوز، نبود وسيله نقليه براي مدرس کارورزي، عدم توجيه مديران مدارس نسبت به درس کارورزي، کمبود معلم راهنماي خوب به عنوان الگو براي دانشجو معلم ، نبود کتاب درسي مناسب در اين درس ، پايين بودن سطح آگاهي دانشجومعلم در زمينه محتواي کتب درسي، اختلاف نظر مدرسين دوره ضمن خدمت در آموزش واحد کارورزي و کمبود نيروي انساني آگاه به واحد کارورزي در دانشگاه جهت رفع مشکلات و ابهامات اجرايي- اداري(خروشي، پريشاني و قرباني،١٣٩٩) گذشته از نتايج پژوهش هاي ذکر شده درمورد چالش هاي کارورزي، امروزه به واسطه گسترش آموزش مجازي، که به دنبال شيوع کرونا رخ داد، کارورزي دردانشگاه فرهنگيان نيز با چالش هاي خاص خودش مواجه شده است که اين چالش ها تاکنون مورد توجه پژوهشگران قرار 4 نگرفته است .