خلاصة:
ایران، ترکیه و سوریه کشور های راهبردی و استراتژیک در منطقه غرب آسیا هستند، که تحولات داخلی، بین المللی
در هرکدام تاثیر متقابل با یکدیگر دارند. تهران و آنکارا در مورد تحولات سیاسی سوریه نظرات و اهداف و منافع
متفاوتی دارند. سیاست کشور ترکیه یک سیاست غربی، عربی و سیاست تجزیه طلبی به سوریه دارد، ولی ایران بر پایه
حکومت مردم سالاری و ابقای حکومت بشار اسد دولت قانونی سوریه می باشد. بحران سوریه بر کشور های ایران و
ترکیه تاثیر گذاشته و چالش هایی را در روابط این دو کشور پدید آورده است. رویکرد هایی که توسط ایران و ترکیه
در سال های ٢٠١٣- ٢٠١٩ در عرصه سیاست خارجی دنبال شده ریشه در تفاوت های رفتار سیاستگذاران و انگیزه های
دو کشور دارد. ایران وترکیه به عنوان دو کشور قدرتمند، تاثیر گذار و فعال در منطقه خاورمیانه می توانند با تحریک
دیپلماتیک و تعامل بایکدیگر، از وقوع بحران در منطقه جلوگیری نمایند و با همکاری نزدیکتر می توانند زمینه های
حل بحران های موجود را فراهم کنند. هدف اصلی در این مقاله بررسی سیاست خارجی ایران و ترکیه در قبال
تحولات سیاسی سوریه از ٢٠١٣ تا ٢٠١٩ می باشد. این مقاله بر مبنای نظریه نوواقعگرایی تحلیل و توصیف شده است.
مقاله این سوال اصلی را مطرح میکند که رویکرد سیاست خارجی ایران و ترکیه در قبال تحولات سیاسی سوریه از
٢٠١٣ تا ٢٠١٩ دنبال چه اهدافی هستند؟ فرضیه عبارت است از اینکه تحولات براساس عوامل داخلی، خارجی وحضور
گروهک تکفیری و سلفی داعش در شرایط بروز تعامل کمتر و تقابل بیشتر در سیاست خارجی ایران و ترکیه را با توجه
به اهداف و منافع دو کشور فراهم کرده است. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده و گرداوری
اطلاعات نیز به روش کتابخانه ای، مقالات معتبر و جست جوی اینترنتی انجام گرفته است.
ملخص الجهاز:
com چکيده ايران ، ترکيه و سوريه کشور هاي راهبردي و استراتژيک در منطقه غرب آسيا هستند ، که تحولات داخلي ، بين المللي در هرکدام تاثير متقابل با يکديگر دارند .
مقاله اين سوال اصلي را مطرح ميکند که رويکرد سياست خارجي ايران و ترکيه در قبال تحولات سياسي سوريه از ٢٠١٣ تا ٢٠١٩ دنبال چه اهدافي هستند ؟ فرضيه عبارت است از اينکه تحولات براساس عوامل داخلي ، خارجي وحضور گروهک تکفيري و سلفي داعش در شرايط بروز تعامل کمتر و تقابل بيشتر در سياست خارجي ايران و ترکيه را با توجه به اهداف و منافع دو کشور فراهم کرده است .
از جمله تحولات عمده منطقه خاورميانه بخصوص کشور سوريه که تقريبا از سال ٢٠١٣ آغاز و کم و بيش تا ٢٠١٩ استمرار يافته ،گسترش شعاع عملياتي داعش و جهاني شدن اقدامات اين گروه بوده که به يک نگراني عمده براي ايران و ترکيه و مجامع بين المللي تبديل شده است .
( برچيل و همکاران ، ١٣٩١: ٧١ ) يکي از مهم ترين نظريه هايي که مي تواند در مورد تبيين رويکردهاي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران و ترکيه در بحران سوريه و نقش اين بحران در واگرايي اين دو کشور موثر واقع شده است و درک مناسبي از ماهيت و اقدام اين دو بازيگر در منطقه به دست دهد ، نظريه نو واقع گرايي در قالب واقع گرايي تدافعي و تهاجمي است ؛ زيرا در اين بحران ، ايران به دنبال حفظ وضع موجود و حفظ بشار اسد با بهره گيري از سياست خارجي تدافعي منطبق با منطق نظري واقع گرايي تدافعي است .