خلاصة:
سابقه و هدف : با نگاهی به آیات قرآن کریم ، روایات معصومان و سیرة عملی پیشوایان دین ، درمی یابیم تعلیم و تربیت از
مهمترین اهداف انبیا به شمار
می رود که هدف آن فقط کمک به پیشرفتهای علمی، فنی، هنری و غیره ، نیست ، بلکه مهمترین رسالت آن تربیت
معنوی و اخلاقی انسانها و کمک به تعالی همه جانبۀ آنان است .
مواد و روشها:.مطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و پس از بررسی مفاهیم با ارائه نتایج به پیشنهادات کاربردی
پرداخته شده است . روش تحقیق حاضر توصیفی و روش گردآوری اطلاعات آن ، کتابخانه ای است . بدین صورت که از
منابع کتابخانه ای نظیر: کتاب ، مقاله ، منابع خارجی و ... و آموخته های محقق استفاده شده است .
یافته ها: از نظر این پژوهش سامان دادن به تعلیم و تربیت اسلامی که راهکاری مهم برای اسلامی سازی علوم انسانی
است ، نیازمند سامان دادن به زیرساختها و تبیین و توجیه عقلی این نظام براساس مبانی فلسفی و آموزه های اسلامی
است ، که از رسالتهای اصلی فلسفۀ تعلیم و تربیت اسلامی شمرده می شود .
نتیجه گیری: از مباحث ایراد شده نتیجه گرفته می شود اسلامی سازی علوم انسانی، از ضرورتهای اجتنابناپذیر جامعۀ
اسلامی است . با توجه به جایگاه بی بدیل تعلیم و تربیت که خاستگاه اصلی انتشار و توسعۀ علوم انسانی و پرورش نخبگان
جامعه به شمار می رود، ضرورت اسلامی سازی این علوم بیش از حوزه های دیگر احساس می شود .
ملخص الجهاز:
يافته ها: از نظر اين پژوهش سامان دادن به تعليم و تربيت اسلامي که راهکاري مهم براي اسلامي سازي علوم انساني است ، نيازمند سامان دادن به زيرساختها و تبيين و توجيه عقلي اين نظام براساس مباني فلسفي و آموزه هاي اسلامي است ، که از رسالتهاي اصلي فلسفۀ تعليم و تربيت اسلامي شمرده مي شود .
بنابراين ، در اين رويکرد، نخست بايد نظام معيني از فلسفه هاي اسلامي مانند حکمت متعالي را برگزينيم و با مبنا قرار دادن آن ، اهداف ، محتوا، اصول و روشهاي تعليم و تربيت را مبتني بر مباني هستي شناختي، معرفت شناختي، انسان شناختي و ارزش شناختي آن نظام فلسفي ساماندهي کنيمه هاري اس برودي در مقاله اي که با عنوان چگونه تأملات فلسفي مي تواند فلسفۀ تعليم و تربيت باشد؟ به توجيه رابطۀ نظريه ، عمل و جنبۀ فلسفي فلسفۀ تعليم و تربيت پرداخت .
[١٣] در اين رويکرد، اساس قرار دادن باورها و آموزه هاي برخاسته از منابع اسلامي براي استنتاج فلسفۀ تعليم و تربيت اسلامي، مانع از آن نيست که از فلسفۀ اسلامي و حتي ديگر مکاتب فکري و دستاوردهاي تجربي ـ به شرطي که به منزلۀ منابع فرعي لحاظ شوند و با روح اسلامي هماهنگ باشند ـ بهره برداري شود.